صفحه اعضا هیئت علمی - دانشکده مهندسی آب و محیط زیست
استاد
تاریخ بهروزرسانی: 1403/12/13
سیدمحمود کاشفی پوردزفولی
دانشکده مهندسی آب و محیط زیست / گروه سازه های آبی
رساله های دکتری
-
بررسی کارایی صفحات جانبی در کنترل جریان غلیظ
شیما بهادری 782 -
بررسی تاثیر خصوصیات جریان غیرماندگار و زاویه برخورد جریان بر آبشستگی گروه پایه
لیلا هاشمی 781 -
بررسی آزمایشگاهی خصوصیات هیدروگراف و پارامترهای هندسی تک آبشکن بر توسعه زمانی آبشستگی اطراف آن
رضا فرشاد 780 -
بررسی آزمایشگاهی حفاظت از تکیهگاه پل در برابر آبشستگی به کمک آبشکن در شرایط جریان ناپایدار
مریم خواجوی 779 -
بررسی آزمایشگاهی تغییرات زمانی آبشستگی در اطراف گروه پایه پل در جریان ناپایدار
شیما ابوالفتحی 779 -
بررسی آزمایشگاهی تاثیر غیرماندگاری جریان بر آبشستگی زیر خط لوله عبوری در عرض و بستر رودخانه
اسمعیل شاکر 777 -
بررسی اثر هندسه آبشکن نوع باندال لایک برروی الگوی فرسایش در قوس 90 درجه
سمیه رحیمی 774به دلیل وجود جریانهای ثانویه در قوسها، قوس بیرونی همواره در معرض تخریب و فرسایش میباشد. فرسایش سواحل خارجی قوس و رسوبگذاری در محل قوس داخلی باعث تغییر تدریجی فرم رودخانه میشود که مشکلات زیادی را به لحاظ اقتصادی و اجتماعی ایجاد میکند. از این رو به منظور کنترل فرسایش در قوس خارجی، مطالعات زیادی توسط محققین انجام پذیرفته است. یکی از سادهترین و در عین حال اقتصادیترین روشها استفاده از آبشکن میباشد. آبشکنها از جمله روشهای غیر مستقیم حفاظت از ساحل رودخانه میباشند که با انحراف خطوط جریان از ساحل خارجی به سمت میانه رودخانه و کاهش قدرت جریان ثانویه، سبب کاهش فرسایش در خم رودخانهها میگردند.
یکی از انواع جدید آبشکن که در کارهای مهندسی رودخانه مورد توجه قرار گرفته، آبشکن بانداللایک میباشد. شکل اولیه این آبشکن در پروژههای اجرایی به آبشکن نفوذپذیر شباهت دارد ولی شکل نهایی آن در کارهای تحقیقاتی به صورت ترکیبی از آبشکن نفوذپذیر و نفوذناپذیر است. از آن جایی که آبشکنها مانعی در برابر جریان میباشند، خود در معرض آبشستگی قرار خواهند گرفت.
از این رو بررسی تغییراتی که سازه در بستر رسوبی ایجاد میکنذ، ضروری است. بنابر آن چه ذکر شد در این تحقیق تاثیر درصد نفوذپذیری (α)، فاصله بین آبشکنها (S) و زاویه قرارگیری سازه (θ) بر کشیدگی، عرض و عمق چاله آبشستگی اطراف سازه در 108 آزمایش مورد بررسی قرار گرفته است. عمق جریان و طول آبشکن در کلیه آزمایشها ثابت در نظر گرفته شد. در این مطالعه آزمایشها با در نظر گرفتن سه زاویه قرارگیری 90،60 و 120 درجه نسبت به ساحل، سه نسبت فاصله به طول آبشکن 3،2 و 4 ، سه درصد نفوذپذیری 33%، 50% و 64% و چهار عدد فرود 22/0، 24/0، 26/0 و 29/0 انجام شد. همچنین این سازه با آبشکن نفوذپذیر و نفوذناپذیر در 12 آزمایش مقایسه شده است.
نتایج نشان داد که افزایش نفوذپذیری میزان آبشستگی را به طور قابل ملاحظهایی کاهش میدهد. همچنین در آبشکنهای بانداللایک کمترین عمق آبشستگی نسبی در زاویه 60 درجه اتفاق میافتد،اما بیشترین مقدار آن برای بازشدگی 33%، در زاویه 90 درجه و برای بازشدگی 50% و 64% در زاویه 120 درجه اتفاق میافتد. عمق، عرض و کشیدگی چاله آبشستگی در آبشکن نفوذناپذیر، بانداللایک و نفوذپذیر به ترتیب کاهش مییابد.
قسمت نفوذپذیر سازه بانداللایک تاثیر قابل توجهی در کاهش عمق، عرض و کشیدگی چاله آبشستگی نسبت به آبشکن نفوذناپذیر دارد. در آبشکن بانداللایک حداکثر عمق آبشستگی در دماغه اتفاق میافتد اما در آبشکن نفوذپذیر میزان عمق آبشستگی در طول سازه یکسان است
-
بررسی اثر هندسه آبشکن نوع باندال لایک بر روی الگوی فرسایش در قوس 90 درجه در شرایط مستغرق
کوچک-پریسا 774با ورود جریان به قوس، تحت تاثیر جریان¬های ثانویه و حلزونی شکل در محل پاشنه ساحل بیرونی قوس رودخانه آبشستگی به وجود می¬آید که عامل اصلی ناپایداری وتخریب ساحل در رودخانه¬های مئاندری است که همه ساله باعث خسارات زیادی به اراضی کشاورزی و تاسیسات مجاور رودخانه¬ها می¬شود. استفاده از آبشکن یا اپی از جمله بهترین و اقتصادی¬ترین روش جهت محافظت سواحل در اغلب شرایط بوده و در اکثر نقاط دنیا مورد استفاده قرار می¬گیرد. آبشستگی در محل پنجه سازه که در معرض مستقیم جریان قرار دارد، باعث ناپایداری سازه و تخریب آن می-شود. لذا تعیین عمق آبشستگی در طراحی سازه آبشکن بسیار مهم می¬باشد. اگر چه آبشکن¬های سنتی از ساحل رودخانه محافظت می¬کنند ولی ساخت و نگهداری این سازه¬ها گران قیمت بوده و در سالهای اخیر از نظر بهره¬وری، قیمت و مناسب بودن برای محیط زیست مورد انتقاد قرار گرفته¬اند. بدین ترتیب اتخاذ روش¬هایی که مقرون به صرفه بوده و سازگار با محیط زیست باشند مورد اهمیت قرا گرفته است. سازه¬ی باندال-لایک نوع جدیدی از آبشکن است که پتانسیل برآورده کردن این نیازها را دارد. سازه¬ی باندال¬لایک ترکیبی از آبشکن نفوذپذیر و نفوذناپذیر است که در شبه قاره هند به منظور کنترل فرسایش و بهبود عمق جریان برای کشتی¬رانی در رودخانه¬های آبرفتی احداث می¬گردد. این سازه از ساقه¬های درخت بامبو ساخته شده است که بصورت محلی در دسترس بوده و ساخت آن نیز ارزان قیمت می¬باشد. در این تحقیق به بررسی اثر هندسه¬ی سازه¬ی باندال¬لایک بر تغییرات توپوگرافی بستر در قوس ملایم 90 درجه و مقایسه عملکرد این نوع آبشکن با آبشکن¬های نفوذپذیر و نفوذناپذیر پرداخته شده است. بدین منظور 116 آزمایش بر روی فلوم قوسی ملایم 90 درجه به عرض 70 سانتیمتر، در شرایط آب زلال و تحت شرایط مستغرق انجام پذیرفته است. به منظور بررسی اثر هندسه¬ی سازه¬ی باندال¬لایک بر توپوگرافی بستر از سه نسبت استغراق (16/1، 65/1، 15/2)، سه زاویه (60، 90، 120 درجه)، سه درصد نفوذپذیری (33%، 50%، 64%) و چهار دبی مختلف (25، 27، 30، 33 لیتر بر ثانیه) استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که در تمام آزمایش¬ها حداکثر عمق آبشستگی در پایین¬دست قوس به وقوع می¬پیوندد و بیشترین آبشستگی در اطراف سازه¬ی باندال¬لایک با زاویه 90 درجه (قائم) رخ می¬دهد. با افزایش زاویه از 90 به 120 درجه (دافع)، آبشستگی سازه کاهش می¬یابد و سازه با زاویه 60 درجه (جاذب) دارای کمترین میزان آبشستگی است. همچنین استغراق سازه تاثیر چشمگیری بر توپوگرافی بستر و حداکثر عمق آبشستگی در اطراف سازه¬ی باندال¬لایک دارد و با افزایش استغراق سازه حداکثر عمق آبشستگی در اطراف سازه نیز افزایش می¬یابد. کاهش درصد نفوذپذیری از 64% تا 33% نیز باعث افزایش حداکثر عمق آبشستگی در سری سازه¬های باندال¬لایک می¬شود. مقایسه¬ی سازه¬ی باندال¬لایک با آبشکن¬های نفوذپذیر و نفوذناپذیر نشان داد که عمق فرسایش در اطراف سازه¬ی باندال¬لایک به مراتب کمتر از آبشکن¬های نفوذناپذیر است. همچنین سازه¬ی باندال¬لایک در مقایسه با آبشکن¬ نفوذپذیر سبب شکل¬گیری کانال عمیق¬تر برای ناوبری می¬شود و از آنجا که در سازه¬ی باندال¬لایک سرعت جریان با از عبور از قسمت نفوذپذیر کاهش یافته و پس از عبور از سازه، به سمت مرکز کانال منحرف می¬شود، بنابراین ناحیه بین سازه¬ها در مقایسه با آبشکن نفوذناپذیر بیشتر محافظت می¬شود.
-
تحلیل هیدرولیک جریان ترکیبی سرریز لبه تیز مایل و دریچه زیرین آن
رسول ایلخانی پورزینالی 773در سیستم های انتقال و توزیع آب، برای افزایش کارآیی سازه ها، کاهش هزینه ها و افت انرژی در سیستم، کاهش مشکلات ناشی از رسوبگذاری مواد جامد معلق یا گیر کردن اجسام شناور در سازه های کنترل و اندازه گیری جریان و همچنین ساده و کم هزینه نمودن سازه های مستهلک کننده انرژی، سازه ها را با یکدیگر ترکیب می نمایند. در این تحقیق، با انتخاب شیب های 60 ، 70 و 80 درجه برای سازه جریان ترکیبی سرریز – دریچه، مشخصه های دبی سازه مایل با مشخصه های دبی سازه قائم در شرایط مشابه مقایسه گردیدند. علاوه بر آن، کاهش احتمالی طول حوضچه اتلاف انرژی در پائین دست سازه جریان ترکیبی در اثر نزدیک شدن محل تلاقی دو جت آب به دهانه دریچه با کاهش شیب سازه نیز مورد بررسی قرار گرفت. اهداف اصلی این تحقیق، بررسی اثر شیب سازه جریان ترکیبی سرریز- دریچه در منحنی دبی- اشل، اثرات متقابل جریانهای عبوری از روی سرریز و زیر دریچه در ضرایب تخلیه آنها و کاهش طول حوضچه اتلاف انرژی در پائین دست سازه جریان ترکیبی سرریز- دریچه بود. برای دست یافتن به اهداف اصلی این تحقیق، نیاز به بررسی تئوری و آزمایشگاهی اثر شیب صفحه دریچه کشوئی بر مشخصه های دبی آن، از جمله ضریب فشردگی، ضریب تخلیه و ضریب افت انرژی بود. نتایج بررسی های تئوری و اندازه گیری های آزمایشگاهی نشان دادند که با کاهش شیب صفحه دریچه کشوئی، ضریب فشردگی، ضریب تخلیه و ضریب افت انرژی آن افزایش می یابد. منحنی های دبی- اشل سازه مرکب سرریز- دریچه قائم و مایل با افزایش ارتفاع صفحه سازه از یکدیگر متمایز گردیده و با کاهش ارتفاع صفحه سازه بریکدیگر منطبق می گردند. همچنین در شرایط جریان آزاد، فاصله منحنی های دبی- اشل سازه مرکب سرریز- دریچه قائم و مایل از یکدیگر بیشتر بوده و درشرایط جریان مستغرق بر یکدیگر منطبق می گردند. بدلیل اثرات متقابل جریانهای عبوری از روی سرریز و زیر دریچه، ضرایب تخلیه سرریز و دریچه در سازه مرکب سرریز- دریچه متفاوت با ضرایب تخلیه سرریز و دریچه مستقل می باشند. خط تقسیم جریان در بالادست سازه مرکب سرریز- دریچه، در شروع ریزش آب از روی سرریز، تاج سرریز بوده و با افزایش عمق آب در بالادست سازه به لبه دریچه نزدیک تر می گردد. کاهش ناچیزی در طول حوضچه اتلاف انرژی در پائین دست سازه مرکب سرریز- دریچه بواسطه شیب دار نمودن آن مشاهده می گردد.
-
بررسی آزمایشگاهی اثر پارامترهای صفحات مشبک روی کنترل جریان غلیظ نمکی
زینی وند -مهدی 773جریان غلیظ پدیده ای است که به دلیل اختلاف در چگالی دو سیال بوجود می آید و باعث می شود سیال با چگالی بالاتر به زیر سیال با چگالی پایین تر حرکت کند. عامل اصلی حرکت لایه زیرین، اختلاف چگالی دو سیال می باشد. این پدیده در مخازن سدها می تواند مشکلات زیادی را بوجود آورد. از جمله این مشکلات می توان به پر شدن تدریجی مخزن و همچنین تهدید تاسیسات نصب شده در مخزن و بدنه سد اشاره نمود. جریانهای غلیظ به طور کلی به دو دسته جریانهای غلیظ پایدار ( مانند جریان غلیظ نمکی) و جریانهای غلیظ ناپایدار (مانند جریان غلیظ رسوبی یا جریان کدر) تقسیم بندی می شوند. تاکنون روشهای مختلفی برای کنترل جریان غلیظ مورد استفاده قرار گرفته است. از جمله این روشها می توان به استفاده از مانع، زبری، ترکیب مانع و زبری، حباب هوا و همچنین صفحات نفوذپذیر اشاره نمود. در این تحقیق، بررسی آزمایشگاهی جامعی روی کنترل جریان غلیظ نمکی با استفاده از صفحات نفوذپذیر انجام شد. آزمایشات در فلومی شیب پذیر در آزمایشگاه دانشکده مهندسی علوم آب دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. این تحقیق شامل چهار متغیر تخلخل و تعداد صفحات، فاصله بین صفحات و همچنین غلظت جریان غلیظ نمکی می باشد ( 3 تخلخل، 3 تعداد، 4 فاصله و 4 غلظت) که در مجموع تعداد 108 آزمایش انجام شد. در هر آزمایش، از پیشانی جریان غلیظ نمکی فیلمبرداری شد و با استفاده از آن دبی جریان غلیظ قبل و بعد از صفحات محاسبه شد و با استفاده از این اطلاعات، راندمان کارایی صفحات در کنترل دبی بدست آمد. همچنین قبل و بعد از صفحات از جریان غلیظ نمونه گیری بعمل آمد و غلظت متوسط قبل و بعد از صفحات محاسبه شد و با استفاده از اینها نیز راندمان کارایی صفحات در کنترل غلظت جریان غلیظ محاسبه شد. جهت نتیجه گیری نهایی، بار رسوبی قبل و بعد از صفحات محاسبه شد و راندمان کارایی صفحات در کنترل بار رسوبی بدست آمد. در بررسی اثر تخلخل صفحات در کنترل جریان غلیظ مشاهده شد که با افزایش تخلخل صفحات، راندمان کارایی صفحات کاهش می یابد بگونه ای که به ترتیب برای تخلخل های 11/0 و 38/0 و 65/0 راندمان های 7/93، 2/89 و 4/83 درصد در کنترل بار رسوبی بدست آمد. در بررسی اثر تعداد صفحات، نتایج بدست آمده نشان داد که با افزایش تعداد صفحات، راندمان کارایی صفحات بالا می رود بطوریکه برای تعداد یک، دو و سه صفحه، راندمان 1/81، 8/86 و 7/92 درصد بدست آمد. در بررسی اثر فاصله بین صفحات نیز مشاهده شد که با افزایش فاصله بین صفحات، راندمان کارایی صفحات در کنترل جریان غلیظ بالاتر می رود بگونه ای که برای فواصل نسبی 06/1، 11/2، 16/3 و 21/4 برابر 3/87، 2/89، 4/90 و 1/92 درصد بدست آمد. در نهایت مشاهده شد که با افزایش غلظت جریان غلیظ نمکی، صفحات راندمان بالاتری از خود نشان دادند بگونه ای که برای غلظت های نسبی 50، 100، 150 و 200، راندمان های 6/83، 3/87، 4/91 و 8/92 درصد بدست آمد. جهت بررسی علل رخداد این روندها، به محاسبه حجم سیال ورودی به جریان غلیظ پرداخته شد و نتایج نشان داد که روند افزایش یا کاهش راندمان در هر پارامتر دقیقا مشابه روند افزایش یا کاهش حجم سیال ورودی به جریان غلیظ می باشد. این امر بیانگر این مسئله می باشد که مهمترین کارکرد صفحات، وارد نمودن سیال پیرامون به جریان غلیظ و کاهش غلظت و کند نمودن حرکت آن می باشد. در پایان نیز رابطه زیر جهت تعیین درصد راندمان کارایی صفحات در کنترل جریان غلیظ ارائه شد.
این رابطه نشان می دهد که با افزایش تخلخل (P) راندمان (%R) کاهش می یابد اما با افزایش تعداد صفحات (N)، فاصله نسبی بین صفحات (D) و غلظت نسبی (T)، راندمان کارایی صفحات افزایش می یابد.
-
بررسی آزمایشگاهی اثر هندسه آبشکن باندال-لایک برروی الگوی فرسایش در شرایط مستغرق
فاطمه جراح زاده 773یکی ازانواع جدید آب شکن که در کارهای مهندسی رودخانه مورد توجه قرار گرفته، آب شکن باندال لایک می¬باشد. شکل اولیه این آب شکن در پروژه های اجرایی به آب شکن نفوذپذیر شباهت دارد ولی شکل نهایی آن در کارهای تحقیقاتی به صورت ترکیبی از آب شکن نفوذپذیر و نفوذناپذیر است. آب شکن ها هر چند با هدف جلوگیری از ایجاد فرسایش در رودخانه مورد استفاده قرار می گیرند، اما تغییر الگوی جریان ناشی از احداث سازه باعث ایجاد آب شستگی در اطراف سازه می گردد و پایداری سازه را تحت تاثیر قرار می¬دهد. از این رو بررسی تغییراتی که سازه در بستر رسوبی ایجاد می کند، ضروری است. بنابر آن چه ذکر شد در این تحقیق اثر زاویه قرارگیری سازه (α)، طول سازه (L) و بازشدگی قسمت نفوذپذیر سازه (θ) بر کشیدگی، عرض و عمق چاله آب شستگی اطراف سازه در 76 آزمایش مورد بررسی قرار گرفته است. هم چنین این سازه با آب شکن نفوذپذیر و نفوذناپذیر در 24 آزمایش مقایسه شده است.
آزمایش ها با استفاده از تک آب شکن مستغرق با درجه استغراق 1/33، در یک فلوم مستقیم، در حالت آب زلال انجام شد. زاویه سازه نسبت به ساحل بالادست 60 (دافع)، 90 (قائم) و 120 درجه (جاذب)، بازشدگی قسمت نفوذپذیر سازه 0%، 33%، 50%، 64%، عدد فرود0/18، 0/20 ، 0/22، 0/24 و طول سازه 8/6، 11، 14 سانتی¬متر به ترتیب برابر با 15%، 20%، 25% عرض فلوم در نظر گرفته شد. در انتها نتایج حداکثر عمق آب شستگی آب شکن باندال لایک در حالت مستغرق با نتایج شجاعیان (1393) در حالت غیر مستغرق، در طول 11 سانتی متر، بازشدگی 64% و زاویه 90 درجه و اعداد فرود0/18، 0/20 ، 0/22، 0/24 مقایسه شد.
نتایج نشان داد کم ترین عمق آب شستگی نسبی در زاویه 60 درجه اتفاق می افتد، اما بیش ترین مقدار آن برای بازشدگی 0 (آب شکن نفوذناپذیر) و 33% در زاویه 90 درجه و برای بازشدگی 50% و 64% در زاویه 120 درجه اتفاق می افتد. هم چنین کم ترین کشیدگی نسبی در زاویه 90 درجه و بیش ترین آن در زاویه 60 درجه اتفاق می افتد. در هر سه نوع آب شکن زاویه تاثیر محسوسی بر عرض نسبی چاله ندارد.عمق، عرض و کشیدگی چاله آب شستگی در آب شکن نفوذناپذیر، باندال لایک و نفوذپذیر به ترتیب کاهش می یابد. قسمت نفوذپذیر باندال لایک تاثیر قابل توجهی در کاهش عمق ، عرض و کشیدگی چاله آب شستگی نسبت به آب شکن نفوذناپذیر دارد. در باندال لایک حداکثر عمق آب شستگی در دماغه اتفاق می افتد. اما در آب شکن نفوذپذیر میزان عمق آب شستگی در طول سازه یکسان است. حداکثر عمق آب شستگی نسبی در اعداد فرود کم تر در حالت مستغرق بیش از حالت غیرمستغرق می باشد و با افزایش عدد فرود این روند معکوس می شود.
-
بررسی آزمایشگاهی اثر مشترک زبری و مانع روی کنترل جریان غلیظ
مهدی دریائی 772<p>در سرتاسر دنیا بخش عظیمی از حجم مفید مخازن سدها به واسطه رسوبگذاری از بین می رود .عامل اصلی حرکت رسوبات در مخازن سد پدیده ای به نام جریان غلیظ می باشد، لذا تحقیق در خصوص شناخت این پدیده از اهمیت بسیاری برخوردار است. جریان غلیظ، جریانی با چگالی بیشتر از سیال پیرامون می باشد که این اختلاف در چگالی منجر به کاهش شتاب ثقل می شود. جریان غلیظ باعث انتقال رسوبات به نزدیکی بدنه سد و ایجاد خطر برای تاسیسات جانبی می‌گردد. لذا ارائه راهکارهایی به منظور کنترل آن در مخازن سدها بسیار مهم می‌باشد. از جمله راهکارهایی که تا کنون در مورد کنترل جریان غلیظ در مخازن سدها ارائه شده، می توان به ایجاد مانع، پرده حباب یا صفحات نفوذپذیر اشاره نمود. با توجه به مطالعات انجام شده ارتفاع لازم مانع جهت بلوک کامل جریان غلیظ بین 5/1 تا 5/2 برابر ارتفاع بدنه جریان غلیظ می¬باشد. بنابراین اگر ارتفاع جریان غلیظ زیاد باشد جهت مهار کامل آن نیاز به مانع با ارتفاع زیادی خواهد بود که بسیار پر هزینه است. استفاده از زبری در اطراف مانع به منظور کاهش ارتفاع آن می¬تواند به عنوان یک ایده در نظر گرفته شود. اما موقعیت زبری¬ نسبت به مانع (بالادست، پایین دست یا در هر دو طرف) می¬تواند تاثیرات متفاوتی در کنترل جریان غلیظ داشته باشد. لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر استفاده از زبری به همراه مانع بر روی کنترل جریان غلیظ می باشد. در ابتدا آزمایش هایی در خصوص تاثیر زبری بر روی مشخصات جریان غلیظ با در نظر گرفتن 4 ارتفاع زبری، 4 شیب و 2 غلظت از جریان غلیظ صورت پذیرفت. در مجموع تعداد 32 سری آزمایش برای این قسمت انجام شد. سپس تاثیر زبری به همراه مانع بر روی کنترل جریان غلیظ مورد بررسی قرار گرفت. ارتفاع مانع در طول آزمایش ها ثابت و برابر ارتفاع بدنه جریان غلیظ در نظر گرفته شد. در این قسمت آزمایش ها با در نظر گرفتن 2 شیب، 2 غلظت، 3 ارتفاع زبری، 3 طول کارگذاری زبری و 3 موقعیت کارگذاری زبری نسبت به مانع (بالادست، پایین دست و دو طرف مانع) و 4 آزمایش بدون در نظر گرفتن زبری صورت پذیرفت. در مجموع تعداد 112 آزمایش برای این قسمت انجام شد. در کلیه آزمایش ها دبی جریان غلیظ ثابت در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از آزمایش های انجام شده نشان داد در صورتی که ارتفاع مانع برابر ارتفاع بدنه جریان غلیظ باشد، میزان مهار جریان غلیظ به میزان قابل توجهی نسبت به ارتفاع مورد نظر برای مهار کامل جریان (ارتفاع مانع 2برابر ارتفاع بدنه جریان غلیظ) کاهش می یابد. به عنوان مثال برای شیب صفر درصد و غلظت 10 گرم بر لیتر از جریان غلیظ تنها حدود 36 درصد از جریان غلیظ کنترل گردید. همچنین مشخص گردید به کار بردن زبری به همراه مانع با ارتفاع برابر با ارتفاع بدنه جریان غلیظ به طور کلی تاثیر زیادی بر روی مهار جریان غلیظ دارد. به عنوان مثال برای آزمایش با شیب صفر درصد، غلظت 10 گرم بر لیتر و کارگذاری زبری با طول 5/1 متر در دو طرف مانع، میزان کنترل جریان غلیظ تقریباً 100 درصد حاصل شد. در مورد تاثیر موقعیت کارگذاری زبری نسبت به مانع مشخص گردید که تاثیر کارگذاری زبری در بالادست مانع بر روی کنترل جریان غلیظ نسبت به حالتی که در پایین دست کارگذاری شود، نسبتاً بیشتر خواهد بود (حدود 7 درصد). همچنین نتایج حاصل نشان داد که با افزایش ارتفاع زبری سرعت پیشانی و بدنه جریان غلیظ کاهش می یابد. از طرفی کاهش غلظت جریان غلیظ در اثر ورود سیال پیرامون به آن در طول مسیر باعث کاهش اختلاف بین چگالی سیال غلیظ و سیال پیرامون شده که این نیز کاهش سرعت پیشانی و بدنه جریان غلیظ را به دنبال دارد. ضریب کولگان با در نظر گرفتن زبری برای تحقیق حاضر در حدود 4/0 برای پیشانی و در حدود 6/0 برای بدنه جریان غلیظ برآورد گردید. نتایج در خصصوص تاثیر زبری بر روی ضریب اشدت اختلاط ( ) نشان داد که در عدد ریچاردسون ( ) یکسان، با افزایش ارتفاع زبری ضریب شدت اختلاط افزایش می یابد. به عنوان مثال در عدد ریچاردسون 3، با افزایش زبری از 5/0 سانتیمتر تا 1 سانتیمتر ضریب شدت اختلاط به میزان 20 درصد و با افزایش زبری از 1 سانتیمتر تا 5/1 سانتیمتر ضریب شدت اختلاط به میزان 34 درصد افزایش می یابد. همچنین یک معادله تجربی برای به صورت تابعی از و ( : ارتفاع زبری، : اندازه متوسط بدنه جریان غلیظ و : زبری نسبی) ارائه گردید. با انجام آنالیز حساسیت با استفاده از روش ضریب کشش برای این معادله مشخص گردید که تاثیر عدد ریچاردسون در برآورد ضریب شدت اختلاط در حدود 4 برابر تاثیر می باشد. نتایج حاصل درخصوص تاثیر زبری بر روی پروفیل های سرعت نشان داد که وجود زبری بر روی شکل عمومی پروفیل سرعت به خصوص در ناحیه دیواره تاثیر قابل توجهی دارد. همچنین با افزایش ارتفاع زبری کاهش یافته که به نظر می‌رسد این موضوع منجر به کاهش فرسایش بستر می شود. بر اساس پروفیل های غلظت، زبری به دلیل کاهش سرعت جریان غلیظ باعث ته نشینی رسوبات و کاهش غلظت در عمق می‌شود.</p>
-
بررسی آزمایشگاهی اثر هندسه آبشکن نوع باندال لایک برروی الگوی فرسایش و جریان در شرایط غیر مستغرق
زهرا شجاعیان 772باندال¬ لایک¬ها نوعی از سازه¬های محلی هستند که در بنگلادش نزدیک به شبه قاره هند به منظور بهبود عمق جریان برای کشتی¬رانی در رودخانه¬های آبرفتی احداث می¬گردند. این سازه یک نوع جدید از آبشکن است که به صورت ترکیبی از یک آبشکن نفوذپذیر و نفوذناپذیر ساخته می شود. آبشستگی موضعی در دماغه این سازه، یکی از مسائل در طراحی می¬باشد که به علت تنگ¬ شدگی مقطع جریان و گردابه¬های قوی اتفاق می¬افتد. لذا تعیین عمق آبشستگی در طراحی این سازه بسیار مهم می¬باشد.
در این مطالعه تاثیر درصد نفوذپذیری ( )، فاصله بین آبشکن¬ها ( ) و زاویه آبشکن نسبت به ساحل( ) بر روی حداکثر عمق آبشستگی در این¬گونه آبشکن¬ها مورد بررسی قرار گرفته ¬است. هدف از تحقیق حاضر بررسی در مورد تاثیر هندسه آبشکن نوع باندال لایک برروی الگوی فرسایش در شرایط غیر مستغرق می¬باشد. در ابتدا آزمایش¬هایی در خصوص تاثیر آبشکن صلب بر روی آبشستگی با در نظر گرفتن 4 دبی ، 3 زاویه و 1 ( : طول آبشکن که ثابت می باشد) صورت پذیرفت. در مجموع تعداد 12 سری آزمایش برای این قسمت انجام شد.
سپس تاثیر نفوذپذیری، فاصله آبشکن و زاویه نسبت به ساحل در آبشکن¬های باندال لایک مورد بررسی قرار گرفت. عمق جریان و طول آبشکن در کلیه آزمایش¬ها ثابت در نظر گرفته شد. در این قسمت آزمایش¬ها با در نظر گرفتن سه زاویه قرارگیری آبشکن 60، 90 و 120 درجه نسبت به ساحل، سه نسبت فاصله به طول آبشکن 2 ، 5/2 و 3، چهار درصد نفوذپذیری 0%،30%، 45% و 64% و چهار مقدار دبی 21، 23 ، 25 و 27 لیتر بر ثانیه انجام شد. در مجموع تعداد 120 آزمایش در شرایط آب زلال برای این قسمت انجام شد. نتایج نشان داد که میزان آبشستگی در اطراف آبشکن¬های بسته به مراتب بیشتر از باندال لایک¬ها می¬باشد. در تمامی آزمایش¬ها حداکثر عمق آبشستگی اطراف آبشکن اول اتفاق می¬افتد. در زاویه 90 درجه بیشترین و زاویه 60درجه کمترین مقدار آبشستگی مشاهده شد. میزان حداکثر عمق آبشستگی نسبی در یک عدد فرود ثابت، در فاصله¬های مختلف تقریباً یکسان می¬باشند. از این¬رو می¬توان نتیجه گرفت که تاثیر فاصله در کاهش عمق آبشستگی در آبشکن نوع باندال لایک بسیار ناچیز است. همچنین با افزایش درصد نفوذپذیری در باندال لایک¬ها مقدار عمق آبشستگی نسبی کاهش می¬یابد. در یک زاویه ثابت با کاهش درصد بازشدگی، عرض چاله آبشستگی افزایش می¬یابد. بیشترین کشیدگی و عرض چاله مربوط به حالت نفوذپذیری 30% و زاویه 120 درجه و کمترین کشیدگی چاله مربوط به نفوذپذیری 64% و زاویه 90 درجه می¬باشد و کمترین عرض چاله مربوط به نفوذپذیری 64% و زاویه 90 درجه می¬باشد. همچنین پروفیل¬های طولی سرعت در اطراف سری باندال لایک¬ها در 3 حالت نفوذپذیری30%، 45% و 64% مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می¬دهد که این سازه به دلیل بخش نفوذناپذیر آن نقش مهمی در کنترل سرعت در کناره¬ها دارد. با افزایش درصد نفوذپذیری، شکل پروفیل-های سرعت تغییر می کند.
واژه¬های کلیدی : آبشستگی آب زلال، آبشستگی موضعی، آبشکن باندال لایک، حفاظت ساحل رودخانه، درصد نفوذپذیری.
-
بررسی تاثیر پارامترهای هندسی آبشکن مستغرق بر پایداری ریپ رپ اطراف آن در قوس 90 درجه
ابتسام جاسمی زرگانی 771تغییرات بستر و سواحل رودخانهها امر بسیار مهمی بوده و تحقیقات زیادی را به خود اختصاص داده است. این تغییرات به ویژه در قوس رودخانه¬ها مشهودتر است. یکی از راههای تثبیت دیواره در قوس خارجی استفاده از سازه آبشکن میباشد. آبشکنها میتوانند مستغرق و یا غیرمستغرق باشند، آبشکنهای مستغرق بیشتر در مسائل کشتیرانی و آبشکن غیر مستغرق در مسائل آبخیزداری کاربرد دارند. کارایی اصلی آبشکنهای رودخانهای، انحراف جریان از کناره رودخانه و هدایت آن بهسمت مجرای اصلی است. نتیجه انحراف جریان، توسعه یک ناحیه چرخشی با تلاطم شدید در پیرامون آبشکن است که به صورت گستردهتری در پایین دست آبشکن ظاهر میگردد .فرآیند هیدرولیکی این جریان، توسعه حفره آبشستگی در پیرامون آبشکن، و ته نشست بار رسوبی در پایین دست و کناره رودخانه است. آبشستگی یک خطر جدی برای سازه آبشکن محسوب میشود. تاکنون در خصوص جنبههای مختلف آبشکنها تحقیقات گوناگونی صورت گرفته است ولی تاکنون در خصوص پایداری آبشکنها تحقیقات زیادی صورت نگرفته است و تحقیقات اندک موجود غالباً در مسیر مستقیم بوده است در حالی که عمدهترین کاربرد استفاده از آبشکنها در قوسها میباشد. یکی از رایجترین و در عین حال اقتصادیترین روشها، استفاده از سنگچین میباشد. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر پارامترهای هندسی آبشکن بر روی پایداری سنگچینهای بکار برده شده جهت محافظت از آبشستگی دماغه آبشکن مستغرق در قوس است تا بتوان طراحی مناسبی از سنگچینهای محافظ آبشکن انجام داد. به همین منظور در یک فلوم آزمایشگاهی 90 درجه ملایم آزمایشها صورت گرفت. در این آزمایشها برای بررسی اثر پارامترهای آبشکن در پایداری سنگچین از 3 طول آبشکن برابر 15%، 20% و 25% عرض فلوم، سه نسبت فاصله به طول آبشکن معادل 3، 4 و 5 ، چهار دبی جریان معادل 25، 29، 32 و 36 لیتر در ثانیه، سه ارتفاع آبشکن معادل 6.5 , 8.5 و 10.5 سانتیمتر و شش اندازه سنگچین برابر 5.5, 7.9, 11.1, 14.3, 17.9 و 22.2 میلیمتر استفاده شد. رسوب بستر با قطر متوسط 1.5 میلیمتر در تمامیآزمایشها ثابت بود. پس از ایجاد شرایط شکست، برداشت دادهها صورت گرفت. تحلیل نتایج نشان داد که با افزایش طول آبشکن در مقطع پایداری سنگچین کاهش یافته و در عدد فرود پایینتری در بالادست شکست رخ میدهد. پایداری سنگچین با افزایش نسبت فاصله بین آبشکنها از 3 به 5 کاهش مییابد و با افزایش ارتفاع نسبی آبشکن با تغییر در الگوی جریان و ایجاد تلاطم، شکست سریع تر رخ داد. بنابراین تغییرات تمامی پارامترهای آبشکن بر پایداری سنگچین تاثیرگذار میباشند. سه نوع حالت شکست سنگچین شناسایی شد که پارامترهای آبشکن در نوع شکست پیش آمده تاثیر گذار بودند. با استفاده از تحلیلهای آماری روابطی برای تعیین اندازه سنگچین و پایداری آن در شرایط مختلف جریان و پارامترهای متغیر هندسی آبشکن داده شد. در نهایت نیز فاکتوری به نام فاکتور شکست معرفی گردید تا بتوان با دانستن شرایط آبشکن نوع شکست احتمالی را پیشبینی نمود.
-
بررسی هیدرولیک جریان و پایداری ریپ رپ اطراف آبشکن ها در قوس 90 درجه
جواد ظهیری 770 -
بررسی تاثیر پارامترهای هندسی آبشکن و عمق کارگذاری ریپ رپ جهت محافظت از آبشکن در قوس 90 درجه
مرتضی بختیاری 770
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
بررسی آزمایشگاهی اثر موانع مختلف روی دراپ مانع دار در افت انرژی سازه
آیدا اعطایی 782 -
بررسی عددی تاثیر ارتفاع دریچه تخلیه تحتانی بر غلظت جریان غلیظ خروجی از سد
نادیا خرمی 782 -
بررسی تاثیرطول صفحات جانبی روی کنترل پیشانی جریان غلیظ
نرگس هاشمی 782 -
تخمین دبی در کانالهای مرکب با استفاده از مدل های محاسبات نرم
حدیثه رنجبر 782 -
بررسی عددی الگوی جریان و رسوب اطراف تکیه گاه پل و آبشکن محافظ در حالت غیر ماندگار
دانیال عباسی 781 -
مدلسازی سه بعدی الگوی جریان اطراف آبشکن باندال لایک در شرایط مستغرق در قوس 90 درجه ملایم با استفاده از مدل
امین شاه ولی 781 -
شبیه سازی عددی عملکرد آبشکن باندال لایک در شرایط غیر مستغرق در قوس 90 درجه به کمک مدل سه بعدی Flow3D
عارف حیدریان 781 -
مدلسازی عددی تاثیرتداخل جریان بر طول پرش هیدرولیکی در پایین دست سرریز اوجی
الهام سلیمانی 780 -
بررسی آبشستگی پیرامون آبشکن نوع باندال لایک در شرایط جریان غیرماندگار
فاطمه سواعدی 779 -
مدلسازی عددی جریان اطراف آبشکن های ترکیبی بسته و باز در قوس 90 درجه ملایم به کمک نرم افزار FLOW 3D و داده های آزمایشگاهی
محمود مهری 779 -
مدل سازی عددی جریان و کیفی رودخانه جراحی (مطالعه موردی سد رامشیر تا ایستگاه پمپاژ همت)
هنگامه عبدالوند 778 -
بررسی آزمایشگاهی آبشستگی اطراف آبشکن های ترکیبی بسته و باز در قوس 90 درجه ملایم
مهرنوش نجف زاده 778 -
بررسی آزمایشگاهی تاثیر پارامترهای هندسی پایه های پل بر آبشستگی اطراف گروه پایه در جریان غیر ماندگار
محمدامین نعامی 777 -
روندیابی معکوس سیلاب در مجاری روباز با استفاده از تکنیک های بهینه سازی
علی عزیزی پور 776 -
تاثیر تراکم و آرایش بلوک های زبری در بالادست مانع روی کنترل جریان غلیظ
سلیمان خسروپور 776 -
بررسی آزمایشگاهی تاثیر قطر و عمق کارگذاری لوله بر آبشستگی زیر خط لوله عبوری در عرض و بستر رودخانه در جریان غیرماندگار
سجاد بیژنوند 776 -
تاثیر تداخل جریان از شکاف یا منافذ کف و دیواره پلکان بر استهلاک انرژی و مشخصات پرش هیدرولیکی در سرریزهای پلکانی
علی اسلامی 775امروزه طراحی و اجرای بناهای بتنی، سنگی و خاکی از جمله راه های مناسب ومفید برای کنترل، انحراف و بهره برداری از آب رودخانه ها می باشد.شوت ها و سرریزها برای عبور دادن دبی های زیاد از روی این سازه های مرتفع به گونه ای طراحی می شوند که هیچ گونه صدمه عمده ای به خود سازه و محیط اطراف آن وارد نشود. علاوه بر این وظیفه، سرریزها می توانند برای مهار انرژی جنبشی زیاد جریان که به دلیل رها شدن از ارتفاع زیاد ایجاد شده، نقش به سزایی داشته باشند. سرریزهای پلکانی به عنوان یک روش کم هزینه و دارای پتانسیل قابل توجه برای حفاظت از سدهای خاکی و سرریزهای شیبدار، در برابر فرسایش توسط سیلابهای عظیم کاربرد دارند. در این سرریزها با پله پله شدن پروفیل کف سرریز، مقاومت هیدرولیکی در برابر جریان افزایش یافته و بخش قابل توجهی از انرژی آب درضمن عبور از پله ها مستهلک می گردد. از جمله روش های هوشمندانه برای افزایش میزان استهلاک انرژی استفاده از تداخل دو جریان متقاطع با یکدیگر می باشد. در تحقیق حاضر با ایجاد روزنه هایی در کف یا دیواره پله های سرریز پلکانی تلاش شده است که میزان استهلاک انرژی را افزایش داده و علاوه بر آن با کاهش سطح ارتفاع آب مخزن و ایجاد تغییر در منحنی دبی-اشل سرریز، ضریب آبگذری مدل افزایش یابد. بررسی زاویه برخورد جریان متداخل و شکل و چیدمان روزنه در ارتفاع سرریز از اهداف این تحقیق می باشد. برای دستیابی به اهداف این تحقیق با ساخت مدل فیزیکی در شیب ثابت 5/1:2، سناریوهای زیرتعریف شده و مورد سنجش قرار گرفتند.
• دو جایگاه مختلف برای محل تخلیه جریان درون گذر(کف و دیواره پله ها)
• دو چیدمان مختلف برای قرارگیری محل روزنه در ارتفاع (چیدمان پشت سر هم و یک در میان)
• دو شکل مختلف برای روزنه (شکاف مستطیلی و منافذ دایره ای)
با انجام 8 آزمایش با دبی های مختلف بین 25 تا 60 لیتر بر ثانیه برای هر مدل، و در مجموع با انجام 80 آزمایش، میزان استهلاک انرژی سازه و تاثیر آن روی مشخصات پرش هیدرولیکی شامل طول پرش هیدرولیکی، اعماق مزدوج پرش و طول غلتابه ها در این نوع سرریز مورد بررسی قرار گرفتند. برای مقایسه مدلها، از یک شوت ساده و سرریز پلکانی صلب به عنوان مدل شاهد استفاده شده و نتایج به دست آمده با هم مقایسه می گردد.
نتایج نشان می دهد که سرریزهای پلکانی دارای جریان درونگذر بر روی کف پلکان میتوانند میزان استهلاک انرژی را نسبت به نوع نفوذناپذیر آن به طور متوسط بین 5/6 تا 1/8 درصد در مدل های مختلف افزایش دهند و علاوه برآن هد آب بالادست را به طور متوسط بین 14 تا 7/17 کاهش دهند. برای آن دسته از مدل ها که روزنه بر روی دیواره پلکان وجود دارد میزان استهلاک انرژی نسبت به مدل صلب تغییر چندانی ندارد و در بعضی مدل ها حتی اثر منفی دارد ولی این مدل ها نیز به طور متوسط بین 9/12 تا 7/15 درصد هد آب در بالادست سرریز را کاهش می دهند. در واقع مدل های دارای روزنه بر روی دیواره سرریز فقط در افزایش ضریب آبگذری سرریز تاثیرگذار هستند و در میزان استهلاک انرژی و مشخصات پرش هیدرولیکی پایین دست تاثیر بهسزایی ندارند. اما مدلهای دارای جریان درونگذر بر روی کف پلکان با کاهش عدد فرود اولیه جریان در پای سرریز سبب می شوند مشخصات پرش هیدرولیکی مانند طول پرش، طول غلتابه ها و نسبت اعماق مزدوج کاهش یابد. بر اساس نتایج این مدل ها، طول پرش هیدرولیکی را به طور متوسط از 16 تا 21 درصد، طول غلتابه ها را از 23 تا 31 درصد و نسبت اعماق مزدوج را از 22 تا 28 درصد نسبت به سرریز پلکانی نفوذناپذیر کاهش می دهند.
-
برسی اثر ارتفاع موانع وشیب کف در کنترل جریان غلیظ به کمک مدل ازمایشگاهی
سیدزانیار نیک خواه 775رسوبگذاری مهمترین عامل کاهش عمر مفید مخازن سدها می باشد. عامل اصلی حرکت رسوبات در مخزن سد با توجه به ساکن بودن آب، جریان غلیظ می باشد. لذا ارائه راهکارهایی در خصوص کنترل جریان غلیظ بسیار ضروری می باشد. در تحقیق حاضر 4 حالت مختلف از کارگذاری 3 مانع متوالی به منظور کنترل جریان غلیظ مورد بررسی قرار گرفت. ارتفاع موانع با 3 نسبت از ارتفاع بدنه جریان غلیظ و به صورت 1، 0.75، 0.5 =hr در نظر گرفته شد (hr=h_m/h که hm ارتفاع مانع و h ارتفاع متوسط بدنه جریان غلیظ است). در 3 حالت از کارگذاری موانع، ارتفاع موانع یکسان و در حالت چهارم سه مانع به صورت صعودی با اندازه¬های مذکور در مقابل جریان قرار داده شد.فاصله مانع ها از هم برابر 0.5 متر در نظر گرفته شد. آزمایشها در 3 شیب صفر،1.5و 2.5 درصد، با دو غلظت 10 و20 گرم بر لیتر به صورت جریان غلیظ نمکی و دبی ثابت 1 لیتر بر ثانیه انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که به کار بردن مانعهای متوالی بر روی مقادیر سرعت و غلظت پیشانی و بدنه جریان غلیظ تاثیرگذار است. سرعت و غلظت بدنه و پیشانی جریان غلیظ بعد از عبور از موانع با توجه به تاثیر شیب و ارتفاع موانع، نسبت به قبل از موانع کاهش پیدا کرده است. که این امر را می توان ناشی از برگشت مقداری از جریان غلیظ در اثر برخورد با موانع دانست.
بیشترین درصد مهار دبی پیشانی جریان غلیظ در شرایط شیب صفر درصد و 1=hr برای دو غلظت 10 و 20 گرم بر لیتر به ترتیب به میزان 84 و 87 درصد و کمترین آن در شرایط شیب 2.5 درصد و 0.5=hr و به میزان 25 و 31 درصد حاصل شد. بیشترین درصد مهار دبی بدنه جریان غلیظ در شرایط شیب صفر درصد و 1=hr برای دو غلظت 10 و 20 گرم بر لیتر به میزان 49 و 63 درصد و کمترین آن در شرایط شیب 2.5 درصد و 0.5=h_r و به میزان 16 و 22 درصد حاصل شد. که نتایج نشان داد با افزایش ارتفاع موانع درصد کنترل دبی بدنه و پیشانی جریان غلیظ بیشتر و با افزایش شیب در هر کارگذاری این درصد کاهش پیدا کرده است.
-
بررسی اثر پارامتر های هیدرولیکی و رسوبی جریان بر حجم و ابعاد رسوبشویی تحت فشار
محمد فریدنی 775رسوبات ته نشین شده در مخازن سد ها علاوه بر اینکه موجب از بین بردن اهداف مورد نظر از ساخت یک سد می شوند، موجب تحت تاثیر قرار دادن سیستم رودخانه پایین دست از جنبه های متعدد می گردد. رسوب¬شویی تحت فشار یکی از روش¬های اقتصادی جهت تخلیه رسوبات می¬باشد. در این تحقیق با استفاده از مدل فیزیکی در دانشگاه شهید چمران اهواز، تاثیر اندازه رسوبات نهشته شده و ارتفاع آب مخزن و ارتفاع رسوبات از کف فلوم بر روی ابعاد مخروط آبشستگی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش¬ها برای 3 دانه¬بندی مختلف از رسوبات با اندازه قطر متوسط 0/25 و 0/5 و 0/75 میلیمتر و برای روزنه دایره¬ای شکل با سطح مقطع 18 سانتی متر مربع و تحت 4 بار آبی متفاوت 15، 30، 45، 56 سانتی متر نسبت به مرکز روزنه که منجر به تولید 4 دبی 2، 2/8، 3/38 و 3/78 لیتر بر ثانیه می شد، قرار گرفت. در مجموع 36 آزمایش انجام شد. نتایج نشان داد که با افزایش قطر متوسط رسوبات، متوسط حجم مخروط آبشستگی حدود 50 درصد کاهش می¬یابد. همچنین با افزایش ارتفاع آب بالای روزنه¬ی تخلیه¬کننده، حجم مخروط آبشستگی افزایش می¬یابد. بیشترین راندمان در آزمایش-ها¬ی رسوبات با قطر متوسط 25/0 میلیمتر در حالتی که ارتفاع رسوبات از کف مخزن تا وسط روزنه تخلیه کننده می¬باشد، اتفاق می¬افتد.
-
اثر ارتفاع دیواره های روزنه دار در افت انرژی در پرش هیدرولیکی
حمید پایروند 774حوضچهی آرامش با دیواره سرتاسری پیوسته حوضچهای است که در آن به جای بلوکهای میانی از یک یا چند دیوارهی پیوسته برای کاهش انرژی بیشتر استفاده میشود. هدف از انجام این تحقیق، بررسی عملکرد دیوارهی سرتاسری روزنهدار در حوضچهی آرامش بر افت نسبی انرژی و مشخصات پرش هیدرولیکی از قبیل طول و عمق مزدوج و همچنین طول غلتاب پرش میباشد. همچنین در این تحقیق ارتفاع بهینه برای یک و دو دیوارهی روزنهدار در شرایط افت انرژی و مشخصات پرش هیدرولیکی مشخص شده است. تعدادی از آزمایشات بدون دیواره و با یک و دو دیواره روزنهدار سرتاسری طراحی شده و در یک فلوم مستطیلی با 1000 سانتیمتر طول، 80 سانتیمتر عرض و 65 سانتیمتر عمق در آزمایشگاه مدلهای فیزیکی دانشگاه شهید چمران انجام شده است. 8 عدد فرود در محدودهی 6.3 تا 11.2 (متناظر با دبی 47.3 تا 145.5 لیتر بر ثانیه) برای آزمایشها در نظر گرفته شد، برای ایجاد جریان فوق بحرانی یک دریچه کشویی با هد قابل کنترل در بالادست جریان نصب شده است. عمق پایاب به وسیله یک دریچه کشویی که در انتهای فلوم نصب شده، کنترل میشد. دیوارههای روزنهدار با استفاده از پلکسی گلاس با نسبت بازشدگی ثابت برابر با 50 درصد ساخته شده بودند. 24 آزمایش با یک دیواره روزنهدار (8*3، تعداد اعداد فرود * ارتفاع دیواره)، 72 آزمایش با زوج دیواره روزنهدار (8*9، تعداد اعداد فرود * ترکیبی از ارتفاع دیوارهها) و در مجموع 104 آزمایش انجام شده است (8 آزمایش بدون دیواره). فاصلهی دیوارهها از پنجهی پرش هیدرولیکی ثابت نگه داشته شده بود ( .(LS1=60cm, LS2=90cmارتفاع دیوارهها از 5 تا 15 سانتیمتر متغیر میباشد. در این تحقیق، ویژگیهای پرش هیدرولیکی اجباری با یک یا دو دیوارهی روزنهدار با اندازهگیریهای متناظر بدست آمده از پرش هیدرولیکی آزاد مقایسه شدند. براساس این ویژگیها شامل شرایط عمق پایاب مورد نیاز، افت انرژی، طول پرش هیدرولیکی و غلتابها، ارتفاع بهینهی یک یا دو دیوارهی روزنهدار مشخص شدند. نتایج نشان داد که ساختن دیواره در مقابل جریان فوق بحرانی باعث کنترل بهتر و تثبیت پرش هیدرولیکی شده، در إزای دو دیوارهی روزنهدار در شرایط افت انرژی بیشتر، عمق ثانویه کمتر و طول پرش هیدرولیکی موثرتر میباشد. بعلاوه نتایج نشان داد که إلزاماً بیشترین ارتفاع دیواره، بهترین عملکرد را در کنترل پرش هیدرولیکی ندارد. برای یک دیواره روزنهدار نسبت طول پرش هیدرولیکی به عمق ثانویه به 2.3 کاهش یافته است (L_j/〖y_2〗^* =2.3)، مقدار متناظر برای دو دیواره روزنهدار 2.1 بدست آمد. عمق ثانویه برای یک دیواره روزنهدار 21.5 درصد کمتر از مقدار متناظر برای پرش هیدرولیکی آزاد بدست آمد. این مقدار برای آزمایشهای با دو دیوارهی روزنهدار در حدود 30 درصد بود. طول غلتابها در پرش هیدرولیکی برای یک و دو دیوارهی روزنهدار به ترتیب 65 درصد و 72 درصد کمتر از مقادیر متناظر برای پرش هیدرولیکی آزاد بدست آمد.
-
شبیه سازی سه بعدی جریان در اطراف آبشکن در قوس 90 درجه ملایم به کمک مدل Flow3D
راضیه دیلمی 774توسعه و پیشرفت کامپیوتر ها در سه دهه ی اخیر سبب گرایش محققین و دانشمندان به استفاده از این تکنولوژِی در حل معادلات مربوط به علوم سیالات شده است. به دلیل هزینه ی زیاد و زمانبر بودن مطالعات تجربی در زمینه ی آب و طراحی سازه های آبی، روش های تجربی به مرور زمان جای خود را به مطالعات عددی خواهند داد.از جمله تحقیقاتی که توجه محققین را به خود جلب کرده، بررسی الگوی جریان اطراف آبشکن ها هستند. آبشکن ها با هدایت جریان به سمت محور رودخانه، باعث تغییر در الگوی جریان و رسوب شده ونقش بسزایی را در حفاظت از کناره ها ایفا می کنند. این موضوع در قوس رودخانه اهمیت بیشتری پیدا می کند؛چرا که با توجه به اثر جریان های ثانویه در قوس، میزان فرسایش و محدوده آن افزایش می یابد. در این تحقیق با استفاده از نرم افزار FLOW-3D به بررسی الگوی جریان اطراف سری های آبشکن در قوس 90 درجه پرداخته شده است و نتایج توزیع سرعت متوسط و تنش برشی مورد بررسی و صحت سنجی قرار گرفته است. 9 آزمایش توسط شاکر(1392) در یک فلوم قوسی 90 درجه، با 4= R/B وعرض 70 سانتی متر، دبی جریان 30 لیتر بر ثانیه وسطح آب ورودی 14 سانتی متر انجام شد و طول سری آبشکن های مورد استفاده، 10/5، 14 و 17/5 سانتی متر که به ترتیب 15، 20 و25 درصد عرض کانال را پوشش می دهند و در سه زاویه قرار گیری 60، 90 و120 درجه نسبت به راستای جریان بودند. یک آزمایش نیز به عنوان آزمایش شاهد در حالت بدون آبشکن در همین شرایط انجام شد.ابتدا با کالیبراسیون مدل از میان مدل های آشفتگی LES ،RNG و k -ε ، مدل آشفتگی LES با بیشترین دقت انتخاب شد. برای صحت سنجی مدل FLOW-3D، حالت بدون آبشکن و با آبشکن به طول 17/5 سانتی متر که معادل 25 درصد عرض کانال است و زاویه قرار گیری 90 درجه نسبت به راستای جریان مورد شبیه سازی قرار گرفتند. سپس برای تعریف سناریو با حفظ تمامی شرایط به جای آبشکن مستقیم، آبشکن T شکل و آبشکن L شکل قرار داده شد. نتایج بدست آمده حاکی از عملکرد قابل قبول مدل FLOW-3D در شبیه سازی جریان در قوس 90 درجه با حضور سری های آبشکن بوده ومش بندی مناسب می باشد. این نرم افزار گردابه های تشکیل شده در اطراف آبشکن ها را به خوبی مدل سازی کرده است. بردارهای جریان نیز نشان می دهند که آبشکن ها باعث انحراف جریان به سمت دیواره داخلی و میانه کانال می شوند. الگوی توزیع تنش برشی نشان می دهد که تنش برشی بیشینه فرسایش نیز از نزدیکی دیواره خارجی قوس دور می شود. آبشکن L شکل دارای بیشترین سرعت و تنش برشی نسبت به آبشکن های Tشکل و مستقیم می باشد.
-
تاثیر فاصله دو دیواره روزنه دار بر مشخصات پرش هیدرولیکی
رضا خانخانی زوراب 774حوضچه های آرامش انواع مختلفی دارند که از جمله آن ها می توان به حوضچه های آرامش استاندارد USBR، حوضچه آرامش SAF، حوضچه آرامش با دیواره پیوسته و حوضچه آرامش با دیواره روزنه دار اشاره کرد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی عملکرد یک و دو دیواره روزنه دار در حوضچه آرامش و چگونگی تاثیر آن بر مشخصات پرش هیدرولیکی از قبیل طول پرش هیدرولیکی، طول غلتاب، کاهش عمق ثانویه پرش هیدرولیکی، افت نسبی انرژی و عمق مورد نیاز پایاب می باشد. همچنین فاصله مناسب قرارگیری یک و دو دیواره روزنه دار از ابتدای حوضچه آرامش به ازای یک ارتفاع ثابت برای دیواره روزنه دار اول و دوم با سطح بازشدگی 50 درصد مشخص گردد. آزمایش ها در دبی های 47 تا 145 لیتر بر ثانیه و برای اعداد فرود در بازه 3.6 تا 11.2 در قالب 72 آزمایش انجام شده است. بر اساس نتایج آزمایشگاهی یک رابطه ریاضی برای پیش بینی طول حوضچه آرامش در حالت وجود دو دیواره روزنه دار ارائه شده است. نتایج داده های آزمایشگاهی بر روی دو دیواره روزنه دار نشان داد که زوج دیواره روزنه دار در صورتی می توانند طول پرش را تا حد قابل قبولی کاهش دهند که فاصله بین آنها شرایط را برای ایجاد یک پرش پایدار فراهم کند و با کاهش فاصله بین دیواره ها، طول پرش الزاما کاهش نمی یابد. هم چنین زوج دیواره روزنه دار طول پرش را تا 1.89 برابر عمق ثانویه پرش هیدرولیکی آزاد کاهش می دهد، عمق ثانویه پرش هیدرولیکی اجباری را تا 27.75 درصد کمتر از عمق ثانویه پرش هیدرولیکی آزاد ، طول غلتاب را تا 76.9 درصد کمتر از طول غلتاب پرش هیدرولیکی آزاد و مقدار افت نسبی انرژی را به 81.7 درصد در عدد فرود 11.2 رسانده است.
-
بررسی آزمایشگاهی اثر تیغه های واقع در مسیر جریان سرریز اوجی بر اتلاف انرژی پرش هیدرولیکی ناشی از جریان ترکیبی با تخلیه تحتانی
سهیل علوانی 774هنگامی که آب از بالای هر نوع سرریزی از ارتفاع بالا به پایین سرازیر شود، مقدار زیادی از انرژی پتانسیل آن به انرژی جنبشی تبدیل می شود. هرچه ارتفاع سرریز بیشتر و پایاب پایین تر باشد، این تبدیل انرژی شدیدتر و در نتیجه سرعت جریان بالاتر خواهد بود. چنین جریانی دارای قدرت تخریبی قابل توجهی می باشد که ممکن است به کل سازه هیدرولیکی مورد نظر و به ساختارهای پایین دست آسیب جدی وارد نماید. بنابراین به طریقی باید انرژی جریان مذکور مستهلک گردد. حوضچه های آرامش یکی از سازه های متداول در استهلاک انرژی جریان می باشند که هزینه ی زیادی در هنگام ساخت سدها صرف آن می شود، بدیهی است هرچه افت انرژی آب در طول سرریز بیشتر باشد آب ورودی به حوضچه آرامش دارای انرژی کمتری بوده و بنابراین طول پرش هیدرولیکی کاهش می یابد که در پی آن می توان در طراحی حوضچه آرامش طول آن را نیز کمتر در نظر گرفت. در این تحقیق با هدف اقتصادی تر کردن حوضچه های آرامش از مدل هایی با تیغه هایی در مسیر جریان سرریز اوجی قبل و بعد از شکاف خروجی تخلیه تحتانی تحت زوایای خروجی تخلیه تحتانی متفاوت (30 ، 45 و 60 درجه) نسبت به افق، در جریان ترکیبی روگذر و زیرگذر از سرریز جهت افزایش تلاطم و آشفتگی و افزایش استهلاک انرژی جریان استفاده شده است. در مجموع تعداد 60 آزمایش در 9 مدل مختلف تحت سه زاویه تخلیه تحتانی ذکر شده با حضور و عدم حضور تیغه ها و نیز یک مدل سرریز اوجی استاندارد و هر آزمایش در شش دبی انجام گردید. در مدل های تیغه دار، محل نصب تیغه ها در دو محل، یکبار قبل از مجرای تخلیه تحتانی و یکبار بعد از مجرای تخلیه تحتانی واقع شده است. استهلاک انرژی ناشی از تداخل جریان در پای سرریز برای مدل تخلیه دار 30 درجه با تیغه های بالادست بیش از سایر مدل های استفاده شده در این تحقیق می باشد که میزان این استهلاک بطور متوسط تا دبی طرح برابر 50/45 درصد می باشد و درصد کاهش طول و عمق ثانویه پرش ناشی از تداخل جریان در پای سرریز بطور متوسط به ترتیب برابر 11/36 و 23/21 درصد تا دبی طرح می باشد.
-
بررسی تاثیر تخلخل و آستانه انتهایی بر افت انرژی در سریزهای پلکانی گابیونی
راضیه ناصری 774امروزه طراحی و اجرای بناهای بتنی، سنگی و خاکی یکی از راه¬های مناسب برای کنترل و انحراف آب رودخانه¬ها می¬باشد. ﺳﺮرﯾﺰ ﭘﻠﮑﺎﻧﯽ ﻣﺘﺸﮑﻞ از ﭘﻠﻪﻫﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ از ﻧﺰدﯾﮏ ﺗﺎج ﺳﺮرﯾﺰ ﺷﺮوع و ﺗﺎ پنجه سرریز اداﻣﻪ دارﻧﺪ. پیشرفت¬های اخیر در تکنولوژی مثل سیم گابیون با پوشش پلیمری و استفاده از بتن غلتکی، نوسازی در طراحی سرریزهای پلکانی را آغاز کرده است. سرریزهای توری¬سنگی پلکانی متشکل از مصالح توری فولادی نرم گالوانیزه و سنگ، یکی از انواع سرریزهای پلکانی با کارایی مناسب می¬باشد. سرریزهای پلکانی گابیونی در مسیر جریان آب، جهت از بین بردن انرژی آب و کاهش قدرت فرسایشی آن به کار می-روند تا ضمن کاهش انرژی جریان، مقداری از رسوبات معلق در بالادست را تله اندازی نمایند. استهلاک انرژی جریان به علت وجود جریان درون¬گذر از داخل جسم متخلخل سرریز زیاد بوده، بنابراین ابعاد وهزینه های ساخت حوضچه آرامش کاهش مـی¬یابـد. همچنین به علت هوادهی جریان عبوری و کاهش سرعت بر روی سرریز، سرریز پلکانی گابیونی می¬تواند به مقدار زیادی از پدیده خلاءزایی که یکی از مشکلات طراحی سازه¬های هیدرولیکی نظیر سرریزهاست، جلوگیری کند. این نوع سرریزها از انعطاف پذیری بیشتری نسبت به نوع نفوذناپذیر آن برخوردار بوده و در مقابل بارهای ناشی از فشار آب مقاوم و پایدار هستند. در این تحقیق با هدف بررسی تاثیر تخلخل و آستانه انتهایی در سرریزهای پلکانی نفوذناپذیر و گابیونی بر میزان استهلاک انرژی جریان و خصوصیات پرش هیدرولیکی پایین¬دست، با توجه به امکانات و محدودیت¬های آزمایشگاهی موجود، محدوده متغیرها مشخص گردید. بنابراین با ساخت مدل¬های فیزیکی شامل یک تندآب ساده، سرریز پلکانی گابیونی در سه تخلخل متفاوت (35، 40 و 45 درصد)، سرریز پلکانی نفوذناپذیر و قرار دادن 6 نوع آستانه انتهایی با ارتفاع و شیب بالادست متفاوت بر روی لبه خارجی پله¬ها، جمعاً 203 آزمایش (برای مدل¬های شاهد و مدل¬های پلکانی) برای هفت دبی مختلف در محدوده 20 تا 50 لیتر بر ثانیه انجام شد، و میزان استهلاک انرژی سازه و مشخصات پرش هیدرولیکی پایین¬دست مورد بررسی قرار گرفت. شیب و ارتفاع تمامی مدل¬ها ثابت و به ترتیب معادل 1:2 (افقی:عمودی) و 60 سانتیمتر در نظر گرفته شده است. نتایج نشان داد که به طور کلی نسبت افزایش استهلاک انرژی در مدل¬های پلکانی نفوذناپذیر (با پله ساده و همراه با آستانه انتهایی) و پلکانی گابیونی با تخلخل 35، 40 و 45 درصد (با پله ساده و همراه با آستانه انتهایی)، نسبت به مدل تندآب ساده، به طور متوسط به ترتیب 97/2، 26/3، 39/3 و 54/3 می¬باشد. بنابراین سرریز پلکانی گابیونی با تخلخل 45 درصد بیشترین نسبت افزایش افت انرژی و سرریز پلکانی نفوذناپذیر کمترین نسبت افزایش افت انرژی را نسبت به تندآب ساده ایجاد می¬کند. به طور کلی تغییر ارتفاع و شیب بالادست آستانه انتهایی تاثیر قابل ملاحظه¬ای بر افت انرژی سازه و مشخصات پرش هیدرولیکی پایین¬دست نمی¬گذارد.
-
تاثیر هندسه سرریزهای پلکانی همراه با گابیون بر افت انرژی سرریز
افشین محجوبی 774در سال¬های اخیر سازه های توری¬سنگی (گابیونی) به دلیل سهولت اجرا، دسترسی آسان، دوام و اقتصادی بودن به صورت گسترده جهت حفاظت از سازه¬های آبی مورد استفاده قرار گرفته¬اند. سرریزهای پلکانی گابیونی، بیشتر در مسیر رودخانه¬ها جهت حفاظت از بستر رودخانه¬ها و حوضه¬های آبخیز مورد استفاده قرار می¬گیرند. این سرریزها به لحاظ کارایی مناسب در استهلاک انرژی جریان، با عبور دو جریان روگذر و درونگذر بیشتر مورد توجه طراحان قرار گرفته¬اند. بررسی شیب سرریز و تعداد پلکان روی مشخصات هیدرولیکی جریان در این نوع سرریزها از اهداف این مطالعه می باشد. برای دستیابی به اهداف این تحقیق، از یک شوت ساده و همچنین سرریز پلکانی صلب به عنوان شاهد و از هر کدام از متغیر ها در این تحقیق هم سه مدل ساخته می شود و نتایج آنها با مدل شاهد مقایسه می گردد. ذکر این نکته ضروری است که با ساختن مدل فیزیکی سرریز پلکانی گابیونی در سه شیب مختلف( 8/21، 6/26 و 35 درجه و یا به ترتیب 5/1:2z=، 1:2z= و 5/1:1z=) و با 3 تعداد پلکان 8، 6 و 4( با ارتفاع هر پله 5/7، 10 و 15 سانتی متر) و سپس انجام 105 آزمایش مختلف با دبی های بین 30 تا 50 لیتر بر ثانیه، میزان استهلاک انرژی سازه و تاثیر آن روی مشخصات پرش هیدرولیکی شامل طول پرش هیدرولیکی، اعماق مزدوج پرش و طول غلتابه ها در این نوع سرریز مورد بررسی قرار می¬گیرند.
نتایج آزمایش¬ها نشان می¬دهد که در همه شیب ها و تعداد پلکان افت نسبی انرژی سرریز پلکانی گابیونی بیشتر از مدل های شاهد (سرریز پلکانی و شوت ساده) است. همچنین بطور کلی شیب 8/21 درجه و پلکان 4 حداکثر و شیب 35 درجه و پلکان 8 حداقل میزان افت را در محدوده آزمایش¬های این تحقیق نشان می¬دهند. استهلاک انرژی در سرریزهای پلکانی گابیونی نسبت به انرژی بالادست 5/81 درصد افزایش می یابد. همچنین در این سرریزها میزان استهلاک انرژی از 9 تا 20 درصد نسبت به سرریز پلکانی و از 55 تا 3/74 درصد نسبت به شوت ساده افزایش داشته است. نسبت اعماق مزدوج پرش نیز در سرریزهای پلکانی گابیونی از 2/26 تا 8/35 و در سرریزهای پلکانی از 1/20 تا 3/23 درصد نسبت به شوت ساده کاهش یافت. مقدار درصد کاهش طول پرش هیدرولیکی بطور متوسط در همه مدل¬های گابیونی 1/44 و در مدل¬های پلکانی 8/28 درصد می¬باشد. همچنین درصد کاهش طول غلتابی نیز بطور متوسط در همه مدل¬های گابیونی 5/45 و در مدل¬های پلکانی 30 درصد می¬باشد.
-
مدل سازی دینامیکی جریان و انتقال رسوب معلق غیر چسبنده در رودخانه زاینده رود
فهیمه انگیزه جونقانی 773تجزیه و تحلیل و پیش¬بینی میزان بار رسوبی رودخانهها از مهمترین مباحث هیدرولیک رسوب و مهندسی رودخانه است. اهمیت طرحهای عمرانی در بخش مهندسی رودخانه و بهرهبرداری مناسب از سازههای قرار گرفته در مسیر جریان آب منجر به تشدید طرح کنترل رسوب رودخانهها و مخازن گردیده است. امروزه مدلهای عددی بهعنوان یک ابزار مناسب برای شبیه سازی جریان، کیفیت آب و انتقال رسوب رودخانه¬ها استفاده می¬شوند. در این تحقیق مدلسازی دینامیکی جریان و شبیه سازی های فرایند انتقال رسوب با استفاده از مدل عددی FASTERدر بازه ی سد تنطیمی تا پل کله از رودخانه زاینده رودانجام شد. ابتدا بخش هیدرو دینامیک مدل FASTERبا استفاده از ضریب زبری مانینگ به منظور برآورد دقیقی از سطح آب و دبی در هر فاصله مکانی و زمانی در طول فرایند شبیه سازی کالیبره شد. دو دوره سهماهه در سال آبی 1390- 1389 جهت واسنجی و صحت سنجی انتخاب گردید. معادلات تجربی مختلفی برای سرعت سقوط ذره و بار رسوبی معلق در پییشینه ی تحقیق موجود است که این معادلات به مدل FASTERاضافه شده و این مدل قادر است شبیه سازی های مختلفی از بار معلق را انجام دهد. همچنین معادلات تجربی مختلفی برای تخمین ضریب پخشیدگی طولی در پیشینه ی تحقیق آورده شده است که به عنوان یک بخش اصلی شبیه سازی رسوب در مدل به کار می رود. بنابراین کاربر قادر خواهد بود هر معادله¬ی مختلفی از سرعت سقوط ذره، بار رسوبی معلق و ضریب پخشیدگی طولی را جهت اجرای مدل انتخاب نماید. مشاهده شد که ضریب زبری متغیر با تغییرات دبی رودخانه نتایج مناسب تری از سطح آب و دبی را در هر دو دوره صحت سنجی و واسنجی نشان می دهند. در مدل سازی غلظت رسوب معلق در رودخانه زاینده رود ، مشاهده شد که ترکیب معادله رسوب معلق کاشفی پور و سرعت سقوط چنگ، بدون در نظر گرفتن ضریب پخشیدگی طولی، بهترین حالت خواهد بود.
-
بررسی آزمایشگاهی اثر مشترک زبری و عوامل هیدرولیکی جریان روی خصوصیات جریان غلیظ نمکی
هادی داودی بنی 773یکی از مهمترین عوامل موثر رسوبگذاری در مخازن سدها، جریان غلیظ میباشد. به طور ساده، پدیده جریان غلیظ زمانی شکل میگیرد که سیالی با چگالی ( ) درون سیالی با چگالی ( ) جریان یابد. جریام غلیظ باعث انتقال رسوبات به نزدیکی بدنه سد و ایجاد خطر برای برای تاسیسات جانبی میگردد. لذا تحقیق در زمینه کنترل جریان غلیظ در مخازن سدها بسیار مهم می باشد. در این تحقیق به بررسی تاثیر شیب، دبی و ارتفاع زبری بر روی خصوصیات جریان غلیظ نمکی از جمله پروفیلهای سرعت و غلظت بدنه، میزان اختلاط و سرعت پیشانی جریان پرداخته شده است. آزمایشها در آزمایشگاه مدلهای فیزیکی و هیدرولیکی دانشکده مهندسی علوم آب دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. آزمایشها با سه دبی (0.6 تا 1.2 لیتر بر ثانیه)، سه شیب (%0 تا %3.4) و یک غلظت (20 گرم در لیتر) در چهار بستر با ارتفاع زبری (0 تا 15 میلیمتر) در فلومی به طول 7.8 متر و عرض cm35 با ارتفاع cm70 با استفاده از محلول آب ونمک و ماده رنگی که در مجموع 36 آزمایش می باشند، انجام گرفت. آرایش زبریها زیگزاگی بوده و از فاصله 1.5 تا 4.5 متری از بستر، پوشانیده شده است. موارد اندازه گیری شده شامل غلظت بدنه، سرعت و ارتفاع پیشانی و پروفیل های سرعت در بدنه جریان غلیظ می باشند. وسایل اندازه گیری مورد استفاده شامل سرعت سنج آکوستیک (DOP2000) جهت اندازه گیری پروفیل های سرعت در بدنه جریان غلیظ، دوربین دیجیتالی و اشل برای اندازه گیری سرعت و ارتفاع پیشانی جریان غلیظ، EC سنج به منظور تعیین میزان غلظت نمونه ها و دبیسنج برای اندازهگیری دبی جریان غلیظ میباشند. با بررسی نتایج پروفیل غلظت بدنه جریان مشاهده گردید که با افزایش ارتفاع زبری، ضخامت بدنه جریان غلیظ افزایش یافته و غلظت جریان غلیظ در عمق اندکی کاهش مییابد، همچنین با افزایش شیب، ضخامت بدنه و همچنین غلظت جریان غلیظ کاهش مییابد. در بررسی سرعت پیشانی مشاهده گردید که با افزایش شیب و دبی و کاهش ارتفاع زبری، سرعت پیشانی افزایش مییابد. در بررسی حساسیت سرعت پیشانی مشاهده شد که با افزایش دبی و ارتفاع زبری ، میزان حساسیت سرعت پیشانی به تغییر شیب کمتر شده و همچنین با افزایش شیب و کاهش ارتفاع زبری، میزان حساسیت سرعت پیشانی به تغییر دبی کاهش مییابد. همچنین نتایج نشان میدهد که با حرکت جریان در طول بستر، سرعت پیشانی کاهش مییابد. در بررسی پروفیل سرعت بدنه جریان مشاهده گردید که با افزایش شیب سرعت ماکزیمم افزایش یافته و ارتفاع نقطه صفر (ارتفاعی که در آن سرعت صفر است) و ارتفاع سرعت ماکزیمم کاهش یافته و پروفیل سرعت کشیدهتر میشود در حالیکه با افزایش دبی، سرعت ماکزیمم، ارتفاع نقطه صفر و ارتفاع سرعت ماکزیمم افزایش مییابد. از طرفی با افزایش ارتفاع زبری، ضخامت پروفیل سرعت و ارتفاع نقطه صفر سرعت افزایش یافته و از سرعت جریان غلیظ کاسته میگردد، به عنوان مثال میزان سرعت در بستر صاف نسبت به بستر با ارتفاع زبری 15 میلی متر، به طور میانگین 35.3 درصد افزایش می یابد. همچنین با حرکت جریان در طول بستر از مقدار سرعت ماکزیمم کاسته شده و فاصله آن از کف افزایش مییابد. از طرفی ضریب کولگان برای این تحقیق، به طور میانگین برابر 0.34 حاصل شد. در بررسی ضریب شدت اختلاط مشاهده گردید با افزایش شیب ، دبی و ارتفاع زبری، ضریب شدت اختلاط افزایش مییابد. به طور میانگین ضریب شدت اختلاط به ازای افزایش شیب از صفر به 3.4 درصد، حدودا 36 درصد، به ازای افزایش دبی از 0.6 به 1.2 لیتر در ثانیه، به مقدار 51 درصد و به ازای افزایش ارتفاع زبری از صفر به 15 میلیمتر، تقریبا 42 درصد افزایش می یابد.
-
بررسی اثر نفوذپذیری و فاصله بر روی ابعاد آبشستگی اطراف آبشکنهای نفوذپذیر در قوس 90 درجه ملایم
مریم شهابی 773رودخانهها تحت تاثیر پدیده فرسایش و رسوبگذاری دستخوش تغییرات گوناگونی میشوند که از آن جمله میتوان تغییر راستا، جابهجاییهای عرضی و طولی، وقوع میانبرها، تغییر تراز بستر و دگرگونی ویژگیهای هندسی مسیر را اشاره کرد. تغییرات مقطع، بهویژه در قوسها، امر بسیار مهمی بوده و تحقیقات زیادی را در سالهای اخیر بهخود اختصاص داده است. با توجه به شرایط خاص الگوی جریان در قوس رودخانه، فرسایش سواحل خارجی قوس و رسوبگذاری در محل قوس داخلی باعث تغییر تدریجی فرم رودخانه میشود که معضلات زیادی از نظر اجتماعی و اقتصادی فراهم میکند. از این رو و از دیرباز، محققین زیادی مطالعاتی را برای کنترل فرسایش در قوس خارجی شروع کردهاند که منجر به ایجاد روشهای مختلف برای تثبیت ساحل رودخانه در محل قوس شده است. استفاده از آبشکنها، از جمله روشهای غیر مستقیم حفاظت از سواحل میباشد. آبشکنها، سازههای هیدرولیکی هستند که به صورت دیوارهای عرضی در کناره ساحل رودخانه ساخته شده و با دورکردن جریان از ساحل و متمرکز کردن آن در وسط، به حفاظت دیوارهها کمک میکنند. آبشکنها به دو صورت نفوذپذیر و نفوذناپذیر ساخته میشوند. از آن جا که آبشکنها مانعی در برابر جریان میباشند، خود در معرض آبشستگی قرار خواهند گرفت. آگاهی از میزان آبشستگی در اطراف آبشکنها به طراحی دقیق تر آنها کمک کرده و از تخریب و واژگونی آبشکنها در اثر فرسایش جلوگیری خواهد کرد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر نفوذپذیری و فاصله قرارگیری آبشکنها بر تغییرات ابعاد چاله آبشستگی و توپوگرافی بستر در قوس ملایم 90 درجه در شرایط غیر مستغرق میباشد. با در نظر گرفتن 3 نفوذپذیری (0%، 33% و 64%)، 3 فاصله قرارگیری (Le3، Le4 و Le5) و 4 عدد فرود جریان (21/0، 23/0، 26/0 و 28/0) بر روی آبشکن با زاویه قائم، مجموعا 36 آزمایش انجام شد و در هر آزمایش چگونگی تغییرات ابعاد چاله آبشستگی در اطراف آن مورد بررسی قرار گرفت. کلیه آزمایشها در یک فلوم آزمایشگاهی با قوس ملایم 90 درجه، نسبت R/B برابر 4 و عرض ثابت 70 سانتیمتر انجام شد. نتایج نشان داد که افزایش نفوذپذیری میزان آبشستگی را به طور قابل ملاحظهای کاهش میدهد. به طوری که ماکزیمم مقدار عمق، عرض و طول چاله آبشستگی مربوط به آبشکن با نفوذپذیری 0 درصد و مینیمم مقدار آنها مربوط به آبشکن با نفوذپذیری 64 درصد میباشد. با بررسی اثر فاصله قرارگیری آبشکنها مشاهده شد که بیشترین عمق چاله آبشستگی در 3 نفوذپذیری(0%، 33% و 64%) مربوط به فاصلهLe 5 و کمترین مقدار آن مربوط به فاصلهLe 3 میباشد. به عنوان نمونه، در نفوذپذیری 0%، ماکزیمم عمق آبشستگی در عدد فرود 28/0 و در فاصله Le3 و Le4، بهترتیب 20 و 14/5 درصد نسبت به فاصله Le5 کاهش یافته است. همچنین، بررسی نتایج بدست آمده نشان داد که حداکثر طول و عرض چاله آبشستگی در هر 3 درصد نفوذپذیری ذکر شده، مربوط فاصله Le5 و کمترین مقدار آنها مربوط به فاصله Le3 میباشد.
-
بررسی آزمایشگاهی اثر نفوذپذیری و زاویه بر روی ابعاد چالهی آبشستگی اطراف آبشکنهای نفوذپذیر در قوس 90 درجهی ملایم
گلنار دبیری 773مکانیزم رودخانه¬ها به گونه¬ای است که مقطع یک رودخانه به مرور زمان دچار تغییرات شدید می¬گردد. این تغییرات بویژه در قوس رودخانهها به دلیل تاثیر جریانهای ثانویه مشهودتر است و سبب تخریب سواحل در قوس خارجی میگردد و مشکلات زیادی را به لحاظ اقتصادی و اجتماعی ایجاد میکند. آبشکنها از جمله روشهای غیر مستقیم حفاظت از سواحل میباشند که با انحراف خطوط جریان از ساحل خارجی به سمت میانه رودخانه و کاهش قدرت جریان ثانویه، سبب کاهش فرسایش در خم رودخانهها میگردند. همچنین، ایجاد یک جریان آرام در محدوده بین آبشکنها امکان رسوبگذاری را فراهم کرده و به تدریج سبب تثبیت راستای جدید رودخانه خواهند شد. از آن جا که آبشکنها مانعی در برابر جریان میباشند، خود در معرض آبشستگی قرار خواهند گرفت. آگاهی از میزان آبشستگی در اطراف آبشکنها به طراحی دقیق تر آنها کمک کرده و از تخریب و واژگونی آبشکنها در اثر فرسایش جلوگیری خواهد کرد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر نفوذپذیری و زاویه قرارگیری آبشکنها بر تغییرات ابعاد چاله آبشستگی و توپوگرافی بستر در قوس ملایم 90 درجه در شرایط غیر مستغرق میباشد. با در نظر گرفتن 3 نفوذپذیری (0%، 33% و 64%)، 3 زاویه قرارگیری (60، 90 و 120 درجه نسبت به دیواره بالادست فلوم) و 4 عدد فرود جریان (21/0، 23/0، 26/0 و 28/0)، مجموعا 36 آزمایش انجام شد و در هر آزمایش بعد از انتخاب آبشکن بحرانی، چگونگی تغییرات ابعاد چاله آبشستگی در اطراف آن مورد بررسی قرار گرفت. کلیه آزمایشها در یک فلوم آزمایشگاهی با قوس ملایم 90 درجه، نسبت R/B برابر 4 و عرض ثابت 70 سانتیمتر انجام شد. نتایج نشان داد که افزایش نفوذپذیری میزان آبشستگی را به طور قابل ملاحظهای کاهش میدهد. به طوری که ماکزیمم مقدار عمق، عرض و طول چاله آبشستگی مربوط به آبشکن با نفوذپذیری 0 درصد و مینیمم مقدار آنها مربوط به آبشکن با نفوذپذیری 64 درصد میباشد. با بررسی اثر زاویه قرارگیری آبشکنها مشاهده شد که بیشترین عمق چاله آبشستگی در آبشکن بسته مربوط به زاویه 60 درجه (حالت دافع) و کمترین مقدار آن مربوط به زاویه 120 درجه (حالت جاذب) میباشد. در حالی که در آبشکنهای با نفوذپذیری 33 درصد و 64 درصد، حداکثر عمق چاله آبشستگی در زاویه 120 درجه (حالت جاذب) و حداقل مقدار آن در زاویه 60 درجه (حالت دافع) رخ داده است. همچنین بررسی نتایج بدست آمده نشان داد که حداکثر طول و عرض چاله آبشستگی در هر 3 نفوذپذیری مربوط به زاویه 60 درجه (حالت دافع) و کمترین مقدار آنها در آبشکن بسته مربوط به زاویه 90 درجه و در آبشکنهای نفوذپذیر مربوط به زاویه 120 درجه (حالت جاذب) میباشد.
-
بررسی آزمایشگاهی اثر نفوذپذیری و طول بر روی ابعاد چاله آبشستگی اطراف آبشکنهای نفوذپذیر در قوس 90 درجه ملایم
مریم چام پور 773با توجه به شرایط خاص الگوی جریان در قوس رودخانه، فرسایش سواحل خارجی قوس و رسوبگذاری در محل قوس داخلی باعث تغییر تدریجی فرم رودخانه میشود. ساماندهی رودخانهها در محل قوس با اهدافی نظیر جلوگیری از تغییر انحناء قوس، جلوگیری از تغییرات مورفولوژی و تراز بستر، حفاظت از دیوارهی خارجی در برابر فرسایش، کنترل رسوبگذاری در مجاور دیوارهی داخلی انجام میگیرد. یکی از روشهای متداول ساماندهی و کنترل فرسایش کناری در قوس رودخانهها استفاده از آبشکن است. آبشکن با منحرف کردن جریان به سمت محور رودخانه مانع از فرسایش ساحل رودخانه میگردد و از سوی دیگر الگوی جدید جریان باعث آبشستگی در اطراف آبشکن میشود. در این تحقیق هدف اصلی بررسی اثر نفوذپذیری و طول موثر آبشکنهای غیرمستغرق بر روی ابعاد چاله آبشستگی در قوس 90 درجه ملایم میباشد. بدین جهت، آزمایشهایی با سه طول موثر 10/5، 14و 17/5 سانتیمتر معادل 15، 20 و 25 درصد عرض فلوم، سه نفوذپذیری 0%، 33% و 64% و چهار دبی 25، 27، 30 و 33 لیتر بر ثانیه به ترتیب متناظر با اعداد فرود 0/21، 0/23، 0/26و 0/28 در شرایط آب زلال صورت پذیرفت. زاویه قرارگیری آبشکنها نسبت به دیواره خارجی قوس 90 درجه و فاصله بین آنها (4=a/Le) و عمق 14 سانتیمتر ثابت در نظر گرفته شد. آزمایشها در یک فلوم آزمایشگاهی با قوس 90 درجه ملایم با نسبت R/B برابر 4 و مقطع عرضی مستطیلی به عرض 0/7 متر انجام پذیرفت. نتایج نشان میدهد که با افزایش نفوذپذیری آبشکنها در هر سه طول موثر آبشکن، ابعاد چاله آبشستگی در عدد فرود ثابت جریان کاهش مییابد. بطوریکه با افزایش نفوذپذیری به میزان 64% نسبت به حالت نفوذناپذیر، در عدد فرود 0/28 و با آبشکن به طول موثر 10/5 سانتیمتر، عمق، طول و عرض آبشستگی نسبی به ترتیب 86/35، 73/33 و 48/88 درصد کاهش یافت. همچنین برای آبشکن به طول موثر 14 سانتیمتر، عمق، طول و عرض آبشستگی نسبی به ترتیب 82/88، 65/95 و 47/52 درصد کاهش یافت. به طور مشابه در آبشکن به طول موثر 17/5 سانتیمتر، نسبت مزبور به ترتیب 78/125، 63/94 و 40/01 درصد کاهش یافت. با افزایش طول موثر آبشکن در حالت نفوذپذیر و نفوذناپذیر، میزان ابعاد چاله آبشستگی در اطراف آبشکنها در عدد فرود ثابت جریان افزایش مییابد. بطوریکه با افزایش طول موثر آبشکن با نفوذپذیری 33%، در عدد فرود 0/28، از 10/5 به 17/5 سانتی متر، عمق، طول و عرض آبشستگی نسبی به ترتیب 42/37، 46/66 و 38/83 درصد افزایش یافته است. به طور مشابه با افزایش طول موثر از 14 به 17/5 سانتیمتر، نسبت مزبور به ترتیب 9/69، 18/34 و 27/07 درصد افزایش یافته است. همچنین با افزایش عدد فرود در هر سه مقدار طول موثر و نفوذپذیری آبشکن، ابعاد چاله آبشستگی افزایش مییابد. با توجه به توپوگرافی بستر میتوان نتیجه گرفت که بیشترین مقدار آبشستگی، در ناحیه انتهایی قوس خارجی به وقوع پیوسته است.
-
مقایسه روشهای کوپل و یکبعدی مدلسازی سیلاب در رودخانههای جاری در دشتها با استفاده از نرمافزار "MIKE"
سیده مریم موسوی 772از میان بلایای طبیعی، سیل و طوفان بالاترین میزان خسارات را به جوامع بشری وارد کرده است. این موضوع در مورد ایران هم مصداق پیدا میکند و در اغلب سالیان گذشته درصد بالایی از اعتبارات سالانه طرح کاهش اثرات بلایای طبیعی صرف جبران خسارات ناشی از سیل شده است. مدیریت سیلابدشتها با هدف کاهش خسارات جانی و مالی ناشی از سیلاب از مهمترین مسائل در علم مهندسی رودخانه میباشد. هدف از پیشبینی سیلاب اطلاع از حجم سیلاب، شدت، مدت، مکان و مساحت آبگرفتگی، تعیین ظرفیت بستر اصلی رود و دشت سیلابی پیرامون آن، تغییرات احتمالی در ظرفیت ذخیره و بالاخره زمان وقوع سیلابها است. روشهای مدیریت سیلاب ضرورت وجود یک روش مناسب برای تعیین پهنه سیلگیر با استفاده از یک مدل ریاضی مناسب را ایجاب میکنند که میتواند به مدیریت حریم رودخانهها و کاهش خسارات وارده کمک کند. مدلهای هیدرودینامیکی متعدد یک، دو، سه بعدی و کوپل در زمینه پیشبینی سیل در دنیا توسعه یافتهاند. از مزیای مدلهای یکبعدی نسبت به مدلهای دو و سه بعدی، سادهتر بودن معادلات حاکم، حجم محاسبات پایینتر، کوتاهتربودن زمان اجرای مدل و امکان تجزیه و تحلیل آسان خروجی آنها است. در مقابل مدلهای یکبعدی پارامترهای هیدرولیکی مانند سرعت، عمق جریان، عرض سطح آب و ... را به صورت متوسط محاسبه میکنند و اطلاعاتی از جزئیات جریان در سیلابدشتها ارائه نمیدهند. در حالیکه مدلهای دوبعدی، سهبعدی یا کوپل جزئیات جریان در سیلابدشتها (عمق ، سرعت و ...) را بدون نیاز به تعریف مسیرهای جریان ارائه میدهند؛ ولی به دلیل شبکه محاسباتی سنگین به زمان اجرای بیشتری نیاز دارند. دشتهای حاشیه رودخانه دز در استان خوزستان (محدوده مطالعاتی) وسیع و کم ارتفاع هستند. بهدلیل پست بودن سیلابدشتها نسبت به کانال رودخانه، هنگام خروج سیلاب از مقطع رودخانه، دو جریان با عمق و سرعت متفاوت، در کانال رودخانه و سیلابدشتها ایجاد میگردد. همچنین به دلیل شیب کم سیلابدشتها، امکان برگشت سریع سیلاب به مقطع اصلی رودخانه وجود ندارد. در این تحقیق چهار سناریو شبیهسازی سیلاب شامل: 1- مدلسازی یکبعدی هیدرولیک سیلاب با استفاده از نرم افزارMIKE 11 و با بهرهگیری از مقاطع گسترش نیافته. 2- مدلسازی یکبعدی هیدرولیک سیلاب با استفاده از نرم افزارMIKE 11 و با استفاده از مقاطع عریض شده. 3- مدلسازی شبهدو بعدی هیدرولیک سیلاب به وسیله مدل ریاضی MIKE 11 و با استفاده از قابلیت کانالهای ارتباطی (LINK CHANNELS) و 4- مدلسازی COUPLE (یکبعدی-دوبعدی) هیدرولیک سیلاب با استفاده از مدل ریاضیMIKE- FLOOD، مورد بررسی قرار گرفتهاند. به منظور کالیبراسیون مدل ریاضی از دادههای ثبت شده از سیلاب ماههای بهمن و اسفند سال1384 استفاده شده و با استفاده از آن مقادیر ضریب زبری اختصاص داده شده به هر بازه از مدل کالیبره شد. نتایج نشان میدهد که مدل شبه دوبعدی با وجود زمان اجرای بسیار کوتاهتر نسبت به مدل کوپل، دقت قابل قبولی در ارزیابی دبی، عمق جریان، شبیهسازی روند پخش و کاهش حجم سیلاب دارد، که با واقعیت ذخیره شدن بخشی از سیلاب در سیلابدشتها انطباق دارد و قادر است مشخصات جریان را در کانال اصلی رودخانه و سیلابدشتها به تفکیک ارائه دهد؛ ولی در مدلهای با مقاطع اصلی و گسترش یافته، به دلیل عدم مدلسازی پخش سیلاب، امکان ارائه پاسخهای مناسب در مورد تاثیرات پخش سیلاب وجود ندارد. پیاده کردن و اجرای مدل کوپل و اجرا و رفع خطاهای اجرایی آن زمانبر است. ساخت مدل شبهدوبعدی نیز نسبتاً زمانبر بوده، ولی اجرای آن مشابه سایر مدلهای یکبعدی آسانتر است. مدلسازی با مقاطع گسترش یافته نیز اگرچه تا حدی ایرادهای شبیهسازی با مقاطع برداشت شده را مرتفع میسازد، ولی تعریض مقاطع نیاز به صرف زمان و دقت و تسلط کاربر بر نرمافزار GIS دارد. زمان اجرای کوتاه سه سناریو نخست در مقایسه با زمان بسیار طولانی اجرای مدل کوپل از دیگر نتایج بدست آمده است که امکان دستیابی به پاسخهای مناسب با استفاده از مدل شبهدوبعدی را در زمان کوتاهتر فراهم میسازد. همچنین دقت مناسب نقشههای توپوگرافی برای انجام کالیبراسیونی دقیق و نیز انجام یک مدلسازی که بتوان به صحت نتایج آن اعتماد کرد، لازم است. در نهایت با توجه به نتایج این مطالعه استفاده از مدل شبهدوبعدی LINK CHANNELS و یا مدل یکبعدی-دوبعدی MIKE FLOOD در نواحی دشتی به منظور لحاظ نمودن پخش و بازگشت جریان به کانال رودخانه و نشان دادن تغییرات حجم سیلاب، توصیه میشود.
-
بررسی آزمایشگاهی اثر زاویه و نفوذپذیری تک آبشکن بر روی ابعاد چاله آبشستگی
پویا اهدایی 772تقابل سازه آبشکن و جریان آب باعث ایجاد گردابه های قوی در دو راستای افقی و عمودی در اطراف آبشکن شده، که عامل اصلی پدیده آبشستگی اطراف سازه و در نتیجه شکست آن می باشد. در این مطالعه آزمایشگاهی، به بررسی اثر نفوذپذیری و زاویه تک آبشکن غیرمستغرق بر روی ابعاد چاله آبشستگی پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که با افزایش نفوذپذیری به میزان 50 درصد، آبشستگی به میزان زیادی کاهش می یابد. برای عدد فرود 0.24 و آبشکن قائم(90 درجه) با 50 درصد نفوذپذیری، عمق، طول و عرض آبشستگی نسبی در مقایسه با حالت نفوذناپذیر به ترتیب 67، 75.3، و45.5 درصد کاهش یافت. همچنین، برای آبشکن دافع(120درجه)، عمق، طول و عرض آبشستگی نسبی به ترتیب 64.1، 72.1، و 35.4 درصد کاهش یافت. به طور مشابه برای آبشکن جاذب(60درجه) نیز در عمق، طول و عرض نسبی چاله آبشستگی کاهش مشاهده شد که مقادیر مربوط به آن ها به ترتیب 60.2، 68.74، و 38.8 درصد اندازه گیری شد. همچنین در حالت 50 درصد نفوذپذیری، بیشترین آبشستگی مربوط به آبشکن جاذب می باشد که متوسط عمق، طول و عرض آبشستگی نسبی برای این حالت به ترتیب برابر با 0.19، 0.7 و 1.2 گردید. بررسی موقعیت حداکثر عمق آبشستگی و عملکرد الگوی جریان نشان داد که برای آبشکن جاذب، در هر دو نوع بسته و باز، حداکثر عمق آبشستگی عموما در دماغه آبشکن تشکیل می شود؛ در حالیکه عمق مزبور برای آبشکن های قائم و دافع می تواند در تمام طول سازه رخ دهد. در نهایت روابطی تجربی جهت تخمین ابعاد چاله آبشستگی با استفاده از عدد فرود، زاویه قرارگیری و درصد نفوذپذیری ارائه شد.
-
تاثیر شکل دریچه تحتانی بر حجم و ابعاد آبشستگی در رسوبشویی تحت فشار
افسانه الهی 772معضل رسوبگذاری همواره به عنوان مهمترین عامل در کوتاه کردن عمر مفید سدها مطرح بوده است و سدهای مخزنی زیادی بدلیل پرشدن از رسوب متروکه شدهاند. رسوبشویی هیدرولیکی تحتفشار یکی از تکنیکهای موثر برای رفع مشکل رسوبگذاری در مخازن سد میباشد، که تاثیر بسیار موضعی داشته و برای خارجکردن رسوبات نهشته شده اطراف ورودی آبگیر نیروگاه نیز بکار میرود. برای طراحی مناسب دریچههای تخلیهکنندهی تحتانی و سایر سازههای مرتبط با رسوبشویی هیدرولیکی مخازن، بررسی مشخصات حفره ایجاد شده در رسوبشویی تحتفشار امری ضروری به نظر میرسد. جهت انجام این پژوهش یک مدل فیزیکی در دانشکده مهندسی علوم آب دانشگاه شهید چمران اهواز ساخته شد و با اجرای آزمایشهای مختلف تاثیر شکل دریچه تحتانی بر روی حجم و ابعاد حفره رسوبشویی بررسی گردید. برای دستیابی به این هدف، آزمایشها بر روی 4 دریچه با شکلهای دایرهای، نیمدایرهای، مستطیلی و مربعی با سطح مقطعهای یکسان 18 سانتی متر مربع، 5 ارتفاع آب 30، 45، 55، 65 و 78 سانتی متر و در نتیجه 5 دبی تخلیه متفاوت روی هر دریچه انجام گردید. نتایج این تحقیق نشان داد، شکل دریچه تحتانی پارامتر مهمی در پدیده رسوبشویی هیدرولیکی میباشد و با تغییر آن، ابعاد حفره آبشستگی نیز تغییر میکند. نتایج همچنین نشان داد که به ازای یک ارتفاع آب ثابت در مخزن و در یک زمان مشخص، ابعاد آبشستگی برای دریچههای مربعی و نیمدایرهای بیشتر از دریچهی مستطیلی و دریچهی مستطیلی نیز بیشتر از دریچهی دایرهای است و در ارتفاعهای کمتر (دبیهای کمتر) این تفاوت محسوستر است. همچنین طول آبشستگی و حجم مخروط رسوبشویی با ارتفاع آب درون مخزن افزایش و برای دریچه دایرهای از همه کمتر است. علاوه بر آن با استفاده از آنالیز ابعادی و تجزیه و تحلیل آماری بر روی دادههای آزمایشگاهی، رابطه بدون بعدی برای تخمین ابعاد حفره رسوبشویی ارائه گردیده است.
-
اثر ارتفاع ,تراکم ونوع آرایش زبری های مصنوعی روی ضریب زبری و پروفیل های سرعت
پورنگ-نسترن 772در مرحله طراحی پروژه¬های عمرانی، تخمین ضریب زبری مانینگ برای محاسبه دقیق و واقعی دبی، سرعت و عمق جریان، ظرفیت انتقال و نگهداری سیلاب ضروری است. توزیع سرعت جریان به عنوان یک پارامتر کلیدی برای تعیین مشخصات جریان مانند دبی، توزیع تنش برشی، رسوبگذاری، فرسایش، تلفات انرژی و ضرایب تصحیح انرژی و مومنتم مورد نیاز است. در این تحقیق به بررسی اثر تراکم، ارتفاع و آرایش زبری¬های مصنوعی بر مقاومت جریان، مشخصات و اشکال پروفیل¬های سرعت پرداخته شده است. برای انجام تحقیق حاضر، آزمایش¬ها در آزمایشگاه مدل¬های فیزیکی دانشگاه شهید چمران اهواز و در فلومی به طول 15 متر، عرض 3/0 متر و عمق 5/0 متر در شیب کف افقی انجام شد. برای دستیابی به اهداف تحقیق، مجموعاً 48 آزمایش با 3 ارتفاع متغیر زبری(15،10،5میلیمتر)، 2درصد تراکم زبری(50%،25%)،2 نوع آرایش زبری (منظم و شطرنجی) و 4 مقدار متغیر دبی جریان در طول زبر 7/3 متری از کف فلوم و 4 آزمایش با کف صاف انجام پذیرفت. در هر آزمایش پس از قرار گیری زبری در بستر فلوم، جریان به داخل فلوم هدایت شده و پس از تثبیت کامل جریان، پروفیل سطح آب، عمق جریان و پروفیل سرعت در 3 مقطع (ابتدا، وسط و انتهای طول زبر) اندازه¬گیری می¬شد. نتایج نشان داد که شکل پروفیل سرعت به ارتفاع، تراکم و آرایش زبری بسیار حساس می¬باشد. با افزایش ارتفاع و تراکم زبری، همچنین تغییر آرایش منظم به شطرنجی زبری¬ها، مقدار حداکثر سرعت پروفیل کاهش و سرعت برشی جریان افزایش پیدا می¬کند. نتایج بی بعد شده پروفیل¬های سرعت نشان می¬دهد که سرعت نسبی جریان با افزایش ارتفاع و تراکم زبری و تغییر آرایش منظم به شطرنجی زبری¬ها، با اختلافی قابل ملاحظه کاهش می¬یابد. اثر آرایش زبری بر تغییر سرعت نسبی بسیار بیشتر از دو متغیر زبری دیگر می¬باشد. به علاوه استغراق نسبی جریان با افزایش ارتفاع زبری در یک درصد تراکم ثابت در هر دو آرایش منظم و شطرنجی زبری¬ها از ابتدا تا انتهای طول زبر کاهش پیدا می¬کند. با استفاده از آنالیز ابعادی و بررسی تاثیر هریک از پارامترهای بی بعد موثر، روابطی برای تعیین سرعت نسبی بر اساس توزیع لگاریتمی سرعت در سطوح صاف و زبر ارائه شد. نتایج نشان داد که متوسط ضریب زبری مانینگ (n) در آرایش های منظم و شطرنجی به ترتیب حدود 63/46 و 67/94 درصد بیشتر از مقدار آن برای سطح صاف برآورد شد. رابطه ارائه شده برای ضریب زبری مانینگ، این ضریب را تابعی خطی از زبری نسبی¬، درصد تراکم زبری، عدد فرود جریان و فاکتور مربوط به آرایش زبری نشان می¬دهد.
-
بررسی تاثیر نفوذپذیری آب شکن مستقیم روی الگوی فرسایش درشرایط غیر مستغرق
الهام یباره پورخزینه 771 -
بررسی آزمایشگاهی اثر طول و زاویه آبشکن روی الگوی جریان اطراف آبشکنهای مستطیلی در قوس 90 درجه ملایم
اسمعیل شاکر 771 -
بررسی اثر غلظت رسوبات معلق در مدل سازی باکتری کالیفرم با اسفاده از نرم افزار FASTER (مطالعه موردی رودخانه کارون)
جلیل جوادی اورته چشمه 771 -
مدلسازی عددی شکست سد روی سطوح با زبری متفاوت به کمک نرم افزار FLOW3D و داده های آزمایشگاهی
الهام اکبری 771 -
بررسی آزمایشگاهی شکست سد با استفاده از پردازش تصویر
عصمت خوب 770 -
مقایسه آزمایشگاهی ضریب دبی در چند نوع سرریز لبه تیز
پردیس نیک پیک 770 -
اثر مشخصات هندسی مانع روی شرایط هیدرولیکی جریان در دراپ های مانع دار
ساسان کاتورانی 770 -
مدل سازی دینامیکی پارامتر کیفی کلیفرم(coliform) با اسفاده از نرم افزار FASTER (مطالعه موردی رودخانه کارون بازه ملاثانی-کارون)
سیاوش محمدی 770 -
شناسایی منابع آورد رسوب و برآورد حجم رسوب انتقالی به کمک سنجش از دور و مدل MPSIAC (مطالعه موردی : زیرحوضه رکعت)
حامد ارجمندی 769 -
تاثیر تداخل جریان از شکاف بدنه بر طول پرش هیدرولیکی در پایین دست سرریز اوجی
محمد توزنده جانی 769 -
مدل سازی دینامیکی پارامترهای کیفی سیستم رودخانه ای با استفاده از نرم افزار FASTER (مطالعه موردی رودخانه کرخه)
مهدی ناصری ملکی 769 -
تجزیه و تحلیل هیدروگراف های سیلاب و روندیابی سیل با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی (مطالعه موردی : رودخانه مارون )
الهه حسینیان 769 -
بررسی اثر مشترک شیب کف و دبی جریان غلیظ بر روی کشش آب به جریان غلیظ
فرید کوتی 768 -
مدل سازی ریاضی یک بعدی آبشستگی پایه های پل(مطالعه موردی:رودخانه )
الهام قنبری عدیوی 768 -
مدل سازی دینامیکی انتقال رسوب معلق غیرچسبنده در رودخانه ها (مطالعه موردی رودخانه کرخه )
شقایق باغبان پور 768 -
بررسی وقوع امواج عمود بر جریان ناشی از ورتکس در محدوده دوپل پنجم و نادری اهواز بر رودخانه کارون
زهرا حاجی علی گل 767 -
تعیین خصوصیات فیزیوگرافی زیرحوزه شهراندیکا و برآورد سالانه آن با استفاده از GIS و RS
سید محسن حسین زاده ساداتی 765 -
مدلسازی ریاضی یک بعدی انتقال رسوب در رودخانه
جواد ظهیری 764 -
مدلسازی ترکیبی یک بعدی و دوبعدی دینامیک فلزات سنگین در سیستمهای رودخانهای
علی روشنفکر 764 -
پیش بینی دبی ورودی و سطح آب مخزن سد دز با استفاده از سیستمهای فازی و شبکه عصبی و مصنوعی
رضا طارقیان 764 -
استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی در تخمین رسوب معلق در رودخانه کارون
شاداب عباسی شوشتری 763 -
مدلسازی عددی هیدرودینامیکی و کیفی سیستمهای رودخانهای
احمدعلی توکلی زاده 763 -
مطالعه رفتار رسوبگذاری در آبگیرهای ایستگاه پمپاژ مارد با استفاده از مدلهای ریاضی MIKELL FASTER
حجتاله صدیقنژاد 762